میلاد هفتمین خورشید ولایت حضرت موسی ابن جعفر(ع) ادامه
ولادت حضرت امام موسی کاظم(ع)
شخصیت های برجسته و ممتاز، کسانی هستند که بر همه ابعاد زندگی انسانی توجه دارند و در همه آن ابعاد، بروز و ظهور می کنند و به درجه عالی آن دست می یابند. آنها در عین آنکه در میدان زهد و پارسایی یگانه اند، در میدان جهاد و مبارزه نیز یکّه تاز هستند و در عین آنکه با دیدن یتیم سرافکنده، بر اثر مهر و عاطفه، اشک می ریزند، با دیدن طاغوت سرکش هر چه خشم دارند، بر ضد او آشکار می نمایند و به اصطلاح، جامع اضداد هستند.
امام موسی کاظم(ع) در عین آنکه انسانی رئوف و مهربان بود، در برابر طاغیان سرکش، خشمگین بود. در عین آنکه استاد پارسایان بود، یکه تاز میدان جهاد و عرصه سیاست بود. امام کاظم(ع) نهمین اختر آسمان عصمت و هفتمین ستاره درخشان فضای دل انگیز امامت، تبلوری از ارزش های والای انسانی بود و لحظه لحظه عمر پربارش، درس های بزرگ اسلامی را الهام می بخشید.[1]
«امام موسی کاظم(ع) در روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال صدوبیست وهشت هجری قمری درروستای ابواء ـ بین مکه و مدینه ـ به دنیا آمدند و پنجاه وپنج سال زندگی کردند. ایشان در بیست ویک سالگی به امامت رسیدند. کنیه مبارکشان «ابوابراهیم» و «ابوالحسن» بود و به کاظم و باب الحوائج شهرت داشتند. امام در زمان خلافت منصور، مهدی، هادی و هارون الرشید زندگی می کردند و سال ها در زندان هارون الرشید بودند. ایشان ابتدا در زندان بصره بودند و بعد هارون دستور داد که امام را به زندان بغداد ببرند. در همان جا بود که یحیی بن خالد با خرما ایشان را مسموم کرد. مدفن شریف امام کاظم در شهر کاظمین است و زمان شهادتشان بیست وپنج رجب سال صدوهشتادوسه هجری قمری».[2]
«امام موسی بن جعفر(ع) همان راه و روش پدرش حضرت صادق(ع) را بر محور برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی ادامه داد. آن حضرت با دلایل استوار، بی مایگی افکار الحادی را نشان می داد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه می ساخت. کم کم جنبش فکری امام درخشندگی یافت و قدرت علمی اش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد. این کار بر حاکمان حکومت عباسی سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدت و فشار و شکنجه برخورد کردند».[3]
«امام کاظم(ع) عابدترین، زاهدترین، فقیه ترین و کریم ترینِ مردم زمان خود بود. هرگاه دو سوم از شب می گذشت، نمازهای نافله را به جا می آورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه می داد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا می رسید، بعد از نماز شروع به دعا می کرد و از ترس خدا آن چنان گریه می کرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته می شد و هرگاه قرآن می خواند، مردم پیرامونش جمع می شدند و از صدای خوش او لذت می بردند. آن حضرت، صابر، صالح، و امین لقب یافته بود و به سبب تسلط بر نفس و فرو بردن خشم، به کاظم مشهور گردید».[4]
شخصیت های برجسته و ممتاز، کسانی هستند که بر همه ابعاد زندگی انسانی توجه دارند و در همه آن ابعاد، بروز و ظهور می کنند و به درجه عالی آن دست می یابند. آنها در عین آنکه در میدان زهد و پارسایی یگانه اند، در میدان جهاد و مبارزه نیز یکّه تاز هستند و در عین آنکه با دیدن یتیم سرافکنده، بر اثر مهر و عاطفه، اشک می ریزند، با دیدن طاغوت سرکش هر چه خشم دارند، بر ضد او آشکار می نمایند و به اصطلاح، جامع اضداد هستند.
امام موسی کاظم(ع) در عین آنکه انسانی رئوف و مهربان بود، در برابر طاغیان سرکش، خشمگین بود. در عین آنکه استاد پارسایان بود، یکه تاز میدان جهاد و عرصه سیاست بود. امام کاظم(ع) نهمین اختر آسمان عصمت و هفتمین ستاره درخشان فضای دل انگیز امامت، تبلوری از ارزش های والای انسانی بود و لحظه لحظه عمر پربارش، درس های بزرگ اسلامی را الهام می بخشید.[1]
«امام موسی کاظم(ع) در روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال صدوبیست وهشت هجری قمری درروستای ابواء ـ بین مکه و مدینه ـ به دنیا آمدند و پنجاه وپنج سال زندگی کردند. ایشان در بیست ویک سالگی به امامت رسیدند. کنیه مبارکشان «ابوابراهیم» و «ابوالحسن» بود و به کاظم و باب الحوائج شهرت داشتند. امام در زمان خلافت منصور، مهدی، هادی و هارون الرشید زندگی می کردند و سال ها در زندان هارون الرشید بودند. ایشان ابتدا در زندان بصره بودند و بعد هارون دستور داد که امام را به زندان بغداد ببرند. در همان جا بود که یحیی بن خالد با خرما ایشان را مسموم کرد. مدفن شریف امام کاظم در شهر کاظمین است و زمان شهادتشان بیست وپنج رجب سال صدوهشتادوسه هجری قمری».[2]
«امام موسی بن جعفر(ع) همان راه و روش پدرش حضرت صادق(ع) را بر محور برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی ادامه داد. آن حضرت با دلایل استوار، بی مایگی افکار الحادی را نشان می داد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه می ساخت. کم کم جنبش فکری امام درخشندگی یافت و قدرت علمی اش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد. این کار بر حاکمان حکومت عباسی سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدت و فشار و شکنجه برخورد کردند».[3]
«امام کاظم(ع) عابدترین، زاهدترین، فقیه ترین و کریم ترینِ مردم زمان خود بود. هرگاه دو سوم از شب می گذشت، نمازهای نافله را به جا می آورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه می داد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا می رسید، بعد از نماز شروع به دعا می کرد و از ترس خدا آن چنان گریه می کرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته می شد و هرگاه قرآن می خواند، مردم پیرامونش جمع می شدند و از صدای خوش او لذت می بردند. آن حضرت، صابر، صالح، و امین لقب یافته بود و به سبب تسلط بر نفس و فرو بردن خشم، به کاظم مشهور گردید».[4]
۵۱۰
۰۸ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.