وقتی با نگرانی زل میزنی بهم و میگی

وقتی با نگرانی زل میزنی بهم و میگی
"چی این همه بهم ریخته تورو رفیق؟!"
بغضم سنگین تر میشه! ولی نگاهت میکنم و با مکث میگم "هیچی"
فکر نکن فاصله افتاده بینمون...
که دیگه رفیق صمیمی من‌نیستی..
که یوقت دلم نمیخاد باهات حرف بزنم
بیشعور که نیستم میبینم نگرانمی..
میفهمم با غم من غصه ات گرفته ولی
باورکن‌نمیدونم چی بگم.. اصلا چیو بگم؟ چجوری بگم؟
که این همه دلگیری من بخاطر یچیز دوچیز نیست...
که صدتا.‌..هزارتا دلیل کوچیک‌و بزرگ جمع شدن روی هم تا شدن دلیل حال الانِ من!
من چجوری همرو برات بگم؟ که تازه بعدش ایا بفهمی منو..آیا نفهمی...
واسه همون ترجیح میدم بگم"هیچی"
که بگم "درست میشه..."
ترجیح میدم بگم"میگذره همش..بدتر ازیناش گذشت.‌.. اینا که چیزی نیست رفیق.‌"
اما تو خودت از نگاهم بفهم که هیچی نگذشته...
که با هر دلشکستنی یه تیکه از قلب منم جامونده همونجا...
من میگم "هیچی"
تو بشنو "همه چی"

#الماس_گلدینژاد