دیشب یه نفر رو کشتم! کنار دریا، تفنگی روی شقیقه ش گذاشتم،
دیشب یه نفر رو کشتم! کنار دریا، تفنگی روی شقیقهش گذاشتم، بعد گفتم خداحافظ.
و شلیک، و شلیک!..
کشتن جرم بزرگیه؛ کشتن کسی که سالها، با اون زندگی کردی...
کشتن من، سختترین کاری بود که من کردم؛ "من" در لحظهای که جان میداد، غمگین نبود، اون بلند میخندید...
و موجها روی اندامش میلغزیدن، و بارون مثل شبهای دلتنگی، روی چشمهاش مینشست...
و شلیک، و شلیک!..
کشتن جرم بزرگیه؛ کشتن کسی که سالها، با اون زندگی کردی...
کشتن من، سختترین کاری بود که من کردم؛ "من" در لحظهای که جان میداد، غمگین نبود، اون بلند میخندید...
و موجها روی اندامش میلغزیدن، و بارون مثل شبهای دلتنگی، روی چشمهاش مینشست...
۳۳.۲k
۲۱ شهریور ۱۴۰۰