هوا ابری ست
هوا ابری ست
نفس بالا نمی آید
بزن باران
نوازش کن تن رنجور مردم را
زمین حال بدی دارد
تنش زخمی ست از بد تاختن های کج مردم
ببار ای ابرکم شاید
کمی خشمت فرود آید
هنوزم نسل قابیل بر زمین جاريست
هنوزم خون آدم را درون شیشه می ریزند
کسی از حال همسایه
سراغی را نمی گیرد
شرافت هم فروشی شد
زمین پر شد ز انسان های رنگارنگ
صداقت رخت خود برداشت
فراری شد از این مردم
بزن باران
زمین حال بدی دارد...
نفس بالا نمی آید
بزن باران
نوازش کن تن رنجور مردم را
زمین حال بدی دارد
تنش زخمی ست از بد تاختن های کج مردم
ببار ای ابرکم شاید
کمی خشمت فرود آید
هنوزم نسل قابیل بر زمین جاريست
هنوزم خون آدم را درون شیشه می ریزند
کسی از حال همسایه
سراغی را نمی گیرد
شرافت هم فروشی شد
زمین پر شد ز انسان های رنگارنگ
صداقت رخت خود برداشت
فراری شد از این مردم
بزن باران
زمین حال بدی دارد...
۹۹۴
۲۲ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.