فیک اجبار پارت 44

پارت ۴۶


♒فیک اجبار♒


جونگ کوک

باورم نمیشد که حرفای اونو باور کردم....من حتی نذاشتم لونا بهم توضیح بده......ولی اون....اون همه چیو با مدرک بهم توضیح داد......من....من واقعا یه روانیم.......نمیتونستم انقدر سریع به جی وونگ واکنش نشون بدم .‌...... باید تک تک کارایی که باهام کرده رو واسش جبران کنم.‌.....فعلا تنها کاری که باید بکنم اینه که لونا رو پیدا کنم...........
+میساااااااا(همون منشیه که لونا نامه رو بهش داد)
×بله اقا‌‌.‌.......
+این نامه رو کی بهت داد....
×خب راستش..
+مثه آدم حرف بزن عصبانیم نکن(با داد)
×خانم لونا دادن
+خوبه.....میدونی الان کجاست؟؟؟
×چیزه خب
+کجاست؟؟؟؟؟لونا الان کجاست
×خب این نامه رو تو فرودگاه به من دادن
+چی........
×هفته ی پیش تو فرودگاه دادن و گفتن بعد از یه هفته اینو به شما بدم......‌
+تو...تو چجوری بهم نگفتی؟؟؟؟؟؟
×متاسفم اقا....
+کجا رفت؟؟؟؟بلیطش ماله کجا بود؟؟؟؟؟
×ف...فرانسه
+چی............خدای من....
گوش کن..همین الان میری سریع ترین پرواز واسه فرانسه رو برام میگیری.....پاریس رفته دیگ؟؟؟؟؟
×ب..بله اقا...ولی نمیدونم‌کجای پاریسه
+مهم نیست خودم پیداش میکنم........برو پروازارو چک کن
×چشم اقا........
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
جونگ کوک

پاریس خیلی بزرگه پیدا کردنش خیلی سخته.....باید با سوجین تماس بگیرم....فک کنم اون بتونه کمک کنه........
+سوجین ....باید راجب یچیز مهم باهات حرف بزنم
×سلام هیونگ...بگو میشنوم
+میخوام یکی رو تو پاریس پیدا کنم....
×اوووم...خب..شمارشو داری؟؟؟؟
+دارم...ولی...ولی نمیدونم هنوز همونه شمارش یا نه.....

#FICEJBAR
#Milla