کاش اسبی بودم
کاش اسبی بودم
ولی سوارم عاشق بود
کاش آیینه ای بودم
ولی به دیوار اتاق زنی زیبا آویخته بودم
کاش گل سرخی بودم
ولی در روز عشاق به دختری هدیه ام می دادند
کاش قرص نانی بودم
ولی بر سفره ی زنی گرسنه.
کاش رودی بودم
ولی از وطنم کردستان می گذشتم
کاش بی هیچ شرطی
برای آخرین بار
تو را در آغوش می کشیدم وُ
آنگاه جان می سپردم
ولی سوارم عاشق بود
کاش آیینه ای بودم
ولی به دیوار اتاق زنی زیبا آویخته بودم
کاش گل سرخی بودم
ولی در روز عشاق به دختری هدیه ام می دادند
کاش قرص نانی بودم
ولی بر سفره ی زنی گرسنه.
کاش رودی بودم
ولی از وطنم کردستان می گذشتم
کاش بی هیچ شرطی
برای آخرین بار
تو را در آغوش می کشیدم وُ
آنگاه جان می سپردم
۷.۸k
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.