نکته ( جشن دیگه تموم شده شب هم جونگکوک خونه ی لیلا و مادر و پدرش می مونه )
لیلا
الان ساعت ۵ صبحه ۱ ساعت دیگه پرواز داریم
بلند شدم یه دوش بیست دقیقه ای گرفتم و اومدم بیرون یه لباس راحت تو خونه ای پوشیدم و موهامو خشک کردم رفتم یک دست لباس ساده برای رفتن آماده کردم گذاشتم روی تخت به خدمتکار گفته بودم صبحانه ام رو توی اتاقم می خورم و اون برام اورد
صبحانه ام رو خوردم ربع ساعت مونده به ساعت ۶ بود لباسام رو پوشیدم و رفتم پایین که دیدم آقای جعون هم اومد واییی چه خوشتیپ شده بود باورم نمیشد با تیپ اسپرت اینقدر جذاب بشه یهو به خودم اومدم و توی ذهنم گفتم اه به من چه
جونگکوک = لیلا .. لیلا .. داد زد لیلااااا
لیلا = یاااااا چته تو
جونگکوک = اولا درست صحبت کن بعدشم کجایی یه عالمه صدات زدم
لیلا = اا هیچی
جونگکوک = بریم دیر شد
لیلا = باشه
لباس جونگکوک اسلاید ۱ بدون ماسک
لباس لیلا اسلاید ۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.