شب را بسان پرده ایی کنار زدم
شب را بسان پرده ایی کنار زدم
غم را زِجان بیجانِخود پس زده ام
طبیب دلتورا دیدم همه وقت
دل را طالبِ جان تو دیده ام
روح بیجانمتورادید همه وقت
درد بی درمانم را در تو علاج داده ام
طبیب و علاج ِ جان در تو دیدم همهوقت
لبخندبیفروغم از شعله ی نگاهت تابانده ام
#میم_بهادری
غم را زِجان بیجانِخود پس زده ام
طبیب دلتورا دیدم همه وقت
دل را طالبِ جان تو دیده ام
روح بیجانمتورادید همه وقت
درد بی درمانم را در تو علاج داده ام
طبیب و علاج ِ جان در تو دیدم همهوقت
لبخندبیفروغم از شعله ی نگاهت تابانده ام
#میم_بهادری
۶۵.۸k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.