طنز جوک کرمونی😊🤭 لبتون خندون
محکمترین تعارف کرمانیها برای نگهداشتن مهمان:
خداوکیلی ونخیزن آتش کدم😊😂
///////////////////////////////
اصطلاحات کرمونی:😊😊😊😊😊😊
آب چِکو (ab cheko): چکیدن آب از لباس
اِبرام خانی (ebram khani): شله زرد
اَزی به بَد (azi be bad): از این به بعد
وشِت (veshet): برات
وشِش (veshesh): براش
اُفتِنگ (ofteng): آدمهایی که به کار ها گیر میدهند
اُوَوخ (ou vakh): آن موقع
ورگِل ِهم (vargele ham): مخلوط
اِشکَمبه (esh kambe): سیرابی
آولِنگون (aulengon): آویزان
آفک(afk): تاول
آدور (a door): بوته خار
آب فِلفِلو (ab felfelo): غذای ساده ای که از آب و فلفل و نمک و روغن و تخم مرغ درست میکنند.
آب روغِنو (ab rogheno): نوعی غذای پر روغن که بعد از زایمان درست کرده و زنان زائیده و گاهی اطرافیان میخورند.
آرا کردن (ara kerdan): آرایش و بزک کردن
آرا گیرا (ara gira): هفت قلم آرایش کردن
آبگرمو (ab garmo): اشکنه
اَپُوشتی (aposhti): جانبداری ، پشتوانه کسی بودن
اوسین( osin): آن طرف
اوساتی (osati): آن ساعت
اَنگُل کاری (angolkari): دست کاری کردن ، انگلک
اُومُوخته(omokhte): عادت دار ، کسی که اعتیاد به چیزی دارد.
اِشنَفتَن (eshnaftan): شنیدن
اُماچو(omachu): شور با
اِلاده (elade): جداگانه
اِشکم دار (eshkam dar): حامله
آب تِلیسو (ab telisu):خیلی آبدار
تر و تلیس(ter o telis) : کسی که کاملا خیس شده باشد.
جوغَن (joghan): هاون
خیکی (khiki):شکمو
خداوکیلی ونخیزن آتش کدم😊😂
///////////////////////////////
اصطلاحات کرمونی:😊😊😊😊😊😊
آب چِکو (ab cheko): چکیدن آب از لباس
اِبرام خانی (ebram khani): شله زرد
اَزی به بَد (azi be bad): از این به بعد
وشِت (veshet): برات
وشِش (veshesh): براش
اُفتِنگ (ofteng): آدمهایی که به کار ها گیر میدهند
اُوَوخ (ou vakh): آن موقع
ورگِل ِهم (vargele ham): مخلوط
اِشکَمبه (esh kambe): سیرابی
آولِنگون (aulengon): آویزان
آفک(afk): تاول
آدور (a door): بوته خار
آب فِلفِلو (ab felfelo): غذای ساده ای که از آب و فلفل و نمک و روغن و تخم مرغ درست میکنند.
آب روغِنو (ab rogheno): نوعی غذای پر روغن که بعد از زایمان درست کرده و زنان زائیده و گاهی اطرافیان میخورند.
آرا کردن (ara kerdan): آرایش و بزک کردن
آرا گیرا (ara gira): هفت قلم آرایش کردن
آبگرمو (ab garmo): اشکنه
اَپُوشتی (aposhti): جانبداری ، پشتوانه کسی بودن
اوسین( osin): آن طرف
اوساتی (osati): آن ساعت
اَنگُل کاری (angolkari): دست کاری کردن ، انگلک
اُومُوخته(omokhte): عادت دار ، کسی که اعتیاد به چیزی دارد.
اِشنَفتَن (eshnaftan): شنیدن
اُماچو(omachu): شور با
اِلاده (elade): جداگانه
اِشکم دار (eshkam dar): حامله
آب تِلیسو (ab telisu):خیلی آبدار
تر و تلیس(ter o telis) : کسی که کاملا خیس شده باشد.
جوغَن (joghan): هاون
خیکی (khiki):شکمو
۱۰.۵k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.