پ۲ ف۲ با عجله دو تا از کتاب هایی ک امتحان داشتمو برداشتمو
پ۲ ف۲ با عجله دو تا از کتاب هایی ک امتحان داشتمو برداشتمو ی لقمه گرفتم و با عجله توی راه خوردم و رفتم مدرسه و توی سالن امتحانات نشستم و مروری از روی کتاب ها کردم بعد چند دقیقه برگه ها رو دادن ب من ۳ برگه دادن و با گفتن بسم الله شروع کردم ب نوشتن بعد ۱ ساعت و نیم برگه ها رو تحویل دادم نیم ساعت فقط داشتم از اول سوالا رو میخوندم و جواب ها رو برسی میکردم ک ی دختر دستش شکسته بود اومد و نشست کنارم برگه ها رو ک تحویل دادم مراقب جلسه ازم خواست سوالا رو برای اون دختر بخونم و اون جوابشو بگه من بنویسم ۱ ساعت هم طول کشید تا برگه اون دختر و تحویل بدیم داشتم میرفتم خونه ک اون خودشو رسوند بهم گفت_ممنون راستی جایی تو رو ندیدم +خواهش ن فک نکنم _ولی دیدما +ولی من شما رو ندیدم _آخ ببخشید چقد حواس پرتم من نغمه علیپور هستم با نغمه کلی رفیق شدم هر روز میدیدمش
۱۶.۳k
۱۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.