🌺آیات مرتبط با مهدویت در قرآن کریم ادامه....🌺
باطن آیات پیروزی روم و ایران
الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبهمْ سَیَغْلِبُونَ * فِی بضْع ِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ. (روم / 5 ـ 1)الف، لام، میم. (سپاه) روم در نزدیکترین سرزمین شکست خورد؛ و[لى] آنان بعد از شکستشان در [ظرف] چند سال بهزودى پیروز خواهند شد، کار[ها] قبل از (آن شکست) و بعد از (این پیروزى)، فقط از آنِ خداست؛ و در آن روز، مؤمنان از یارى الهى (و پیروزى دیگرى) شاد مىشوند. (خدا) هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، یارى مىرساند؛ و او شکستناپذیر [و] مهرورز است.
در برخی احادیث حکایت شده است که امام صادق(ع) در مورد ذیل آیه «و یؤمئذ یفرح المؤمنون»، فرمود: «عند قیام قائم». (حسینی استرآبادی، 1409: 1 / 434؛ مجلسی، 1385: 31 / 516). ایشان در جای دیگری فرمودند: «فی قبورهم بقیام القائم». (طبری، 1383: 248؛ بحرانی، 1334: 3 / 258)
چهار. رجعت باطن آیه
إنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَبِّی أَعْلَمُ مَن جَاءَ بالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِی ضَلاَلٍ مُبینٍ. (قصص / 85)قطعاً، کسى که قرآن را بر تو واجب کرد، تو را به سوى بازگشتگاه (مکه) بازمىگرداند. بگو: پروردگار من داناتر است به کسى که هدایت آورده و به کسى که وى در گمراهى آشکار است.
در روایتی از امام باقر(ع) حکایت شده است که فرمود: خدا رحمت کند جابر را که علم او به جایی رسیده بود که تأویل این آیه را میدانست که رجعت است. (مجلسی، 1385: 22 / 99؛ بحرانی، 1334: 3 / 239) در اینگونه روایات، مقصود از باطن، میتواند همان معنایی باشد که علامه محمدهادی معرفت در معنای بطن فرمود که با انجام چهار مرحله (بهدست آوردن هدف آیه، الغای خصوصیت از آیه، استنباط قاعده کلی از آیه و تطبیق آیه بر مصادیق جدید در هر عصر) صورت میگیرد. (معرفت، 1383: 1 / 29)
مثلاً در روایت دوم از شأن نزول آیه که مسئله جنگ بدر است، الغای خصوصیت شده و یک قاعده کلی به دست آمده مبنی بر اینکه، اراده الهی بر تحقق حق با کلمات الهی و قطع دنباله کافران است. آنگاه این مطلب بر مصداق کامل آن در زمان امام عصر(عج) تطبیق شده است. تعبیر «یرید» که مضارع است و دلالت بر استمرار اراده خدا به صورت سنت الهی دارد، میتواند قرینه این تفسیر باطنی آیه باشد.
در روایت سوم هم که در مورد جنگ ایران و روم است، الغای خصوصیت شده و با اخد قاعده کلی برای خوشحالی مؤمنان بعد از پیروزی، بر خوشحالی مؤمنان هنگام قیام امام عصر(عج) و پیروزی یاران او تطبیق شده است. در مورد روایت چهارم نیز که بعد از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، بازگشت دوباره ایشان را به مکه وعده میدهد، الغای خصوصیت شده و با اخذ قاعده کلی، بر بازگشت مؤمنان در رجعت تطبیق شده است.
منابع و مآخذ
1. آلوسی، ابوالفضل شهابالدین سید محمود، 1405 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ 4.
2. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1379 ق، المناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه.
3. ابنجوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، 1380، تفسیر زادالمسیر فی علم تفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی.
4. ابنحجام، محمد بن عباس، 1420 ق، تأویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله صلیالله علیهم، قم، دفتر نشر الهادی.
5. ابنحنبل، احمد، 1415، مسند احمد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة.
6. ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، 2000 م، تفسیر ابنکثیر، بیروت، موسسة الرسالة.
7. اربلی، علی بن عیسی، 1381 ق، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، تبریز، مکتبة بنیهاشمی.
8. بابایی، علیاکبر و دیگران، 1385، روششناسی تفسیر قرآن، تهران، سمت.
9. البحرانی، سید هاشم الحسینی، 1334، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب العلمیة.
10. ترمذی، محمد بن عیسی، 1421 ق، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
11. ثعلبی نیشابوری، ابوسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم، بیتا، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر ثعلبی)، [نسخه خطی]، قرن پنجم.
12. 1422 ق، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبهمْ سَیَغْلِبُونَ * فِی بضْع ِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ. (روم / 5 ـ 1)الف، لام، میم. (سپاه) روم در نزدیکترین سرزمین شکست خورد؛ و[لى] آنان بعد از شکستشان در [ظرف] چند سال بهزودى پیروز خواهند شد، کار[ها] قبل از (آن شکست) و بعد از (این پیروزى)، فقط از آنِ خداست؛ و در آن روز، مؤمنان از یارى الهى (و پیروزى دیگرى) شاد مىشوند. (خدا) هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، یارى مىرساند؛ و او شکستناپذیر [و] مهرورز است.
در برخی احادیث حکایت شده است که امام صادق(ع) در مورد ذیل آیه «و یؤمئذ یفرح المؤمنون»، فرمود: «عند قیام قائم». (حسینی استرآبادی، 1409: 1 / 434؛ مجلسی، 1385: 31 / 516). ایشان در جای دیگری فرمودند: «فی قبورهم بقیام القائم». (طبری، 1383: 248؛ بحرانی، 1334: 3 / 258)
چهار. رجعت باطن آیه
إنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَبِّی أَعْلَمُ مَن جَاءَ بالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِی ضَلاَلٍ مُبینٍ. (قصص / 85)قطعاً، کسى که قرآن را بر تو واجب کرد، تو را به سوى بازگشتگاه (مکه) بازمىگرداند. بگو: پروردگار من داناتر است به کسى که هدایت آورده و به کسى که وى در گمراهى آشکار است.
در روایتی از امام باقر(ع) حکایت شده است که فرمود: خدا رحمت کند جابر را که علم او به جایی رسیده بود که تأویل این آیه را میدانست که رجعت است. (مجلسی، 1385: 22 / 99؛ بحرانی، 1334: 3 / 239) در اینگونه روایات، مقصود از باطن، میتواند همان معنایی باشد که علامه محمدهادی معرفت در معنای بطن فرمود که با انجام چهار مرحله (بهدست آوردن هدف آیه، الغای خصوصیت از آیه، استنباط قاعده کلی از آیه و تطبیق آیه بر مصادیق جدید در هر عصر) صورت میگیرد. (معرفت، 1383: 1 / 29)
مثلاً در روایت دوم از شأن نزول آیه که مسئله جنگ بدر است، الغای خصوصیت شده و یک قاعده کلی به دست آمده مبنی بر اینکه، اراده الهی بر تحقق حق با کلمات الهی و قطع دنباله کافران است. آنگاه این مطلب بر مصداق کامل آن در زمان امام عصر(عج) تطبیق شده است. تعبیر «یرید» که مضارع است و دلالت بر استمرار اراده خدا به صورت سنت الهی دارد، میتواند قرینه این تفسیر باطنی آیه باشد.
در روایت سوم هم که در مورد جنگ ایران و روم است، الغای خصوصیت شده و با اخد قاعده کلی برای خوشحالی مؤمنان بعد از پیروزی، بر خوشحالی مؤمنان هنگام قیام امام عصر(عج) و پیروزی یاران او تطبیق شده است. در مورد روایت چهارم نیز که بعد از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، بازگشت دوباره ایشان را به مکه وعده میدهد، الغای خصوصیت شده و با اخذ قاعده کلی، بر بازگشت مؤمنان در رجعت تطبیق شده است.
منابع و مآخذ
1. آلوسی، ابوالفضل شهابالدین سید محمود، 1405 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ 4.
2. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1379 ق، المناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه.
3. ابنجوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، 1380، تفسیر زادالمسیر فی علم تفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی.
4. ابنحجام، محمد بن عباس، 1420 ق، تأویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله صلیالله علیهم، قم، دفتر نشر الهادی.
5. ابنحنبل، احمد، 1415، مسند احمد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة.
6. ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، 2000 م، تفسیر ابنکثیر، بیروت، موسسة الرسالة.
7. اربلی، علی بن عیسی، 1381 ق، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، تبریز، مکتبة بنیهاشمی.
8. بابایی، علیاکبر و دیگران، 1385، روششناسی تفسیر قرآن، تهران، سمت.
9. البحرانی، سید هاشم الحسینی، 1334، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب العلمیة.
10. ترمذی، محمد بن عیسی، 1421 ق، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
11. ثعلبی نیشابوری، ابوسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم، بیتا، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر ثعلبی)، [نسخه خطی]، قرن پنجم.
12. 1422 ق، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۷.۱k
۱۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.