رمان عاشقم باش☺💜
part 24
از خونه زدم بیرون بعد 40 مین رسیدم عمارت تا لباس عوض کردم و اینا ساعت 21 شد و شام خوردم و برگشتم اتاقم
سریع پانیذو گرفتم
پانیذ
داشتم تو اینستا میگشتم
من:ارسلاننننن ارسلانننن بیا اینو ببین چه باحاله
ارسلان از تو اتاقش داد زد:خو برام بفرسسسس
من(اروم):ایش گشادد
دیدم دیانا داره زنگ میزنه
من:عه وا ارسی دیاناس داره زنگ میزنه هاهاها
ارسلان سریع پرید اومد پایین ارسلان:جواب بده ببین چی میگه
ایکون سبز رو کشیدم
دیانا:الووو
من:سلام خوبی دیا
دیانا(با داد):خوبی درد...تو میدونستی وقتی من رفتم پیش ارسلان بابام سکته کرد مرد؟
من:اگه نخوام دروغ بگم اره
دیانا:چرا بهم نگفتی
من:پیش اون پسره بودی حالت بد بود اینم میگفتم که خودتم سکته میکردی میمردی...بعد مگ گوشیت دست پسره نبود؟
دیانا:خو اره ولی خو
من:درد خو...نمیشد دیگه
دیانا:هیفففففف برم بگیرم بخوابم حالم بده بای
من:اک بای
گوشیو قطع کردم
ارسلان:چی شده؟
من:جهت اطلاعت وقتی دیانا رو تازه اوردی بودی اینجا پدرش سکته کرد مرد خانم ناراضیه چرا بش نگفتن
ارسلان:خو این به من چه که منو فحش میدین؟/:
من:ابله اگه گوشیش دستش بود که میتونست بفهمه
ارسلان:هوم بازم تقصیر منه
من:100%
#رمان
#اردیا
#رمان_اردیا
#عشق
#عاشقانه
از خونه زدم بیرون بعد 40 مین رسیدم عمارت تا لباس عوض کردم و اینا ساعت 21 شد و شام خوردم و برگشتم اتاقم
سریع پانیذو گرفتم
پانیذ
داشتم تو اینستا میگشتم
من:ارسلاننننن ارسلانننن بیا اینو ببین چه باحاله
ارسلان از تو اتاقش داد زد:خو برام بفرسسسس
من(اروم):ایش گشادد
دیدم دیانا داره زنگ میزنه
من:عه وا ارسی دیاناس داره زنگ میزنه هاهاها
ارسلان سریع پرید اومد پایین ارسلان:جواب بده ببین چی میگه
ایکون سبز رو کشیدم
دیانا:الووو
من:سلام خوبی دیا
دیانا(با داد):خوبی درد...تو میدونستی وقتی من رفتم پیش ارسلان بابام سکته کرد مرد؟
من:اگه نخوام دروغ بگم اره
دیانا:چرا بهم نگفتی
من:پیش اون پسره بودی حالت بد بود اینم میگفتم که خودتم سکته میکردی میمردی...بعد مگ گوشیت دست پسره نبود؟
دیانا:خو اره ولی خو
من:درد خو...نمیشد دیگه
دیانا:هیفففففف برم بگیرم بخوابم حالم بده بای
من:اک بای
گوشیو قطع کردم
ارسلان:چی شده؟
من:جهت اطلاعت وقتی دیانا رو تازه اوردی بودی اینجا پدرش سکته کرد مرد خانم ناراضیه چرا بش نگفتن
ارسلان:خو این به من چه که منو فحش میدین؟/:
من:ابله اگه گوشیش دستش بود که میتونست بفهمه
ارسلان:هوم بازم تقصیر منه
من:100%
#رمان
#اردیا
#رمان_اردیا
#عشق
#عاشقانه
۲۷.۲k
۰۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.