پارت سوم رمان چای شیرین
پارت سوم رمان چای شیرین
ممد-بریم دیگه
مهدیس-نیکا و ممد واستون دارم
نیکا-خب چیکار کنیم
ممد-ول کنین
مهدیس-بریم دیگه
ارسلان-کدوم رستوران بریم
محراب-رستوران ماه بریم
دیانا-اره فکر خوبیه بریم
محراب-مهدیس چیزی نمیگی
مهدیس-محراب الان فوش کشت نکردم بدون بخاطر اینا وگرنه الان من سوار میشدم
محراب-تو همه جوره حتی فوش دادناتم قشنگه
مهدیس-ببند
پیاده شدن نیکا و دیانا دارن با مهدیس حرف میزنن پسرا دارن پیتزا میخرن
نیکا-مهدیس بد بخت داره به هر دری میزنه که باهات اشتی کنه بد تو اینجوری بهش میگی
دیانا-درسته که با مهشاد دیدیش ولی ببخشش
مهدیس-راست میگین
نیکا-اره
مهدیس-پس الان ازش معذرت خواهی میکنم
دیانا-بدو بدو
مهدیس-محراب به دقیقه میای
محراب-جانم چیشده
مهدیس-منو ببخش بابت حرفام عصبی بودم
پ ن-دستم پاره شد
حمایت فراموش نشه✌
ممد-بریم دیگه
مهدیس-نیکا و ممد واستون دارم
نیکا-خب چیکار کنیم
ممد-ول کنین
مهدیس-بریم دیگه
ارسلان-کدوم رستوران بریم
محراب-رستوران ماه بریم
دیانا-اره فکر خوبیه بریم
محراب-مهدیس چیزی نمیگی
مهدیس-محراب الان فوش کشت نکردم بدون بخاطر اینا وگرنه الان من سوار میشدم
محراب-تو همه جوره حتی فوش دادناتم قشنگه
مهدیس-ببند
پیاده شدن نیکا و دیانا دارن با مهدیس حرف میزنن پسرا دارن پیتزا میخرن
نیکا-مهدیس بد بخت داره به هر دری میزنه که باهات اشتی کنه بد تو اینجوری بهش میگی
دیانا-درسته که با مهشاد دیدیش ولی ببخشش
مهدیس-راست میگین
نیکا-اره
مهدیس-پس الان ازش معذرت خواهی میکنم
دیانا-بدو بدو
مهدیس-محراب به دقیقه میای
محراب-جانم چیشده
مهدیس-منو ببخش بابت حرفام عصبی بودم
پ ن-دستم پاره شد
حمایت فراموش نشه✌
۲۹.۸k
۱۰ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.