هر روز اگر یک بوسه مهمان تو باشم
هر روز اگر یک بوسه مهمان تو باشم
عمری به شیرینی غزل خوان تو باشم
با من اگر پیمان نگه داری به یاری
من تا نفس دارم به پیمان تو باشم
عشق تو شد فرمانروای هستی من
تا هر چه فرمایی به فرمان تو باشم
گر در تو حیران مانده ام بر من ببخشای
من دوست می دارم که حیران تو باشم
حیران چشمان تو بودن رستگاری است
بگذار تا حیران چشمان تو باشم.
عمری به شیرینی غزل خوان تو باشم
با من اگر پیمان نگه داری به یاری
من تا نفس دارم به پیمان تو باشم
عشق تو شد فرمانروای هستی من
تا هر چه فرمایی به فرمان تو باشم
گر در تو حیران مانده ام بر من ببخشای
من دوست می دارم که حیران تو باشم
حیران چشمان تو بودن رستگاری است
بگذار تا حیران چشمان تو باشم.
۱.۷k
۱۰ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.