سیگار هایم ؛ بوی خون گرفته این روزها . . .
سیگار هایم ؛ بوی خون گرفته این روزها . . .
رگ هایم ؛ بوی دود . . .
.
.
.
وقتی یه زن سیگار کشید ؛ یعنی دیگه گریه جواب نمیده . . .
و وقتی مردی اشک ریخت بدون کار از سیگار کشیدن گذشته . . .
.
.
.
اولین باری که عشقم فهمید سیگار میکشم ،مثل بارون بارید . . .
با گریه قسمم داد ” توروخدا دیگه نکش توروخدا ترکش کن ” صداش توگوشمه هنوز !
اما من هنوزم که هنوزه دارم میکشم . . .
آخه چون اونم قسم خورده بود ، که ترکم نکنه ولی رفت . . . . . . !
.
.
.
لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است سیگار را میشناسد و بس . . .
همین نزدیکی بود کجاست فندک شکسته ی من ؟
.
.
.
وای بر من !
دیگری من را سوزاند و من ، سیگار را . . .
.
.
.
اولین سیگار. . .
اولین پیک . . .
اولین عشق . . .
” هرگز فراموش نمیشه ”
.
.
.
سیگار که نمیکشم هوس و بوی سیگار در سرم غوغا میکند . . .
سیگار که میکشم بوی تو در سرم میپیچد . . .
آخر همه جا به تو می رسم !
با اینکه میدانم دیگر هیچ گاه به تو نمیرسم . . .
.
.
.
“همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را ، به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم . . .
این خودِ لعنتی را ! ”
.
.
.
با سیگار کشیدن کسی مرد نشد ولی با نامردی خیلی ها سیگاری شدن . . . !
.
.
.
اینجا جای یک دوست کم است
از آن دوست هایی که نارو نمیزنند
از آنهایی که وقتی یک سیگار بماند میگویند : بیا دو ترکه بکشیم
از آنهایی که سر هر پیک حرفهای مردانه میزنند . . .
.
.
.
اینجا روی زمین هیچ چیز عجیب نیست ، حتی اینکه آدم ها ” آرزوهایت را مثل سیگار دود میکنند و به آسمان می فرستند . . . ”
.
.
.
سیگارها برایم دو دسته اند :
سیگارهای قبل از دیدنت و سیگارهای پس از رفتنت !
هر دو برایم حس غریبی دارند :
اولی ، به خاطر دلهره ی نیامدنت
و دیگری از ترسِ دیگر ندیدنت . . .
.
.
.
بی سیگار که می شوم اندکی ، فقط اندکی پول خرج می کنم و دوباره سیگار دارم
اما جوانی ام ، کوه غرورم را خرج کرده ام ، هنوز تو را ندارم . . . !
.
.
سیگار اول صبح یعنی ، یا فوقالعاده خوشحالی یا اصلاً نخوابیدهای . . .
.
.
.
گاهی بی دلیل سیگار میکشیم !
گاهی با کلی دلی لسیگار میکشیم !
سیگاری که کشیدنش دلیل دارد ، مرا دود میکند و خاکستری از من به جا می گذارد !
.
.
.
مرد بغض نمیکند . . .
مرد گریه نمیکند . . .
مرد نمی شِکند . . .
فقط سیگاری روشن میکند و آرام و بی صدا لابلای دود و شعر میمیرد . . .
.
.
.
می گن یه نخ سیگار آدم و آروم می کنه . . .
من موندم !! یعنی تو قد سیگارم نبودی . . . ؟
.
.
.
از من پرسید : سیگار را ترک نکردی ؟
گفتم: نه ، کبریت را ترک کرده ام !
سیگار را با سیگار روشن میکنم . . .
.
.
.
یک نخ . . .
یک پاکت . . .
یک عمر هم که سیگار بکشم فایده ندارد !
تا خودم نسوزم ، دلم آرام نمی شود . . .
.
.
.
دمش گرم...تا اخرش پایمه...حتی پای دودمم میشینه...جاسیگاریم!
.
رگ هایم ؛ بوی دود . . .
.
.
.
وقتی یه زن سیگار کشید ؛ یعنی دیگه گریه جواب نمیده . . .
و وقتی مردی اشک ریخت بدون کار از سیگار کشیدن گذشته . . .
.
.
.
اولین باری که عشقم فهمید سیگار میکشم ،مثل بارون بارید . . .
با گریه قسمم داد ” توروخدا دیگه نکش توروخدا ترکش کن ” صداش توگوشمه هنوز !
اما من هنوزم که هنوزه دارم میکشم . . .
آخه چون اونم قسم خورده بود ، که ترکم نکنه ولی رفت . . . . . . !
.
.
.
لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است سیگار را میشناسد و بس . . .
همین نزدیکی بود کجاست فندک شکسته ی من ؟
.
.
.
وای بر من !
دیگری من را سوزاند و من ، سیگار را . . .
.
.
.
اولین سیگار. . .
اولین پیک . . .
اولین عشق . . .
” هرگز فراموش نمیشه ”
.
.
.
سیگار که نمیکشم هوس و بوی سیگار در سرم غوغا میکند . . .
سیگار که میکشم بوی تو در سرم میپیچد . . .
آخر همه جا به تو می رسم !
با اینکه میدانم دیگر هیچ گاه به تو نمیرسم . . .
.
.
.
“همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را ، به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم . . .
این خودِ لعنتی را ! ”
.
.
.
با سیگار کشیدن کسی مرد نشد ولی با نامردی خیلی ها سیگاری شدن . . . !
.
.
.
اینجا جای یک دوست کم است
از آن دوست هایی که نارو نمیزنند
از آنهایی که وقتی یک سیگار بماند میگویند : بیا دو ترکه بکشیم
از آنهایی که سر هر پیک حرفهای مردانه میزنند . . .
.
.
.
اینجا روی زمین هیچ چیز عجیب نیست ، حتی اینکه آدم ها ” آرزوهایت را مثل سیگار دود میکنند و به آسمان می فرستند . . . ”
.
.
.
سیگارها برایم دو دسته اند :
سیگارهای قبل از دیدنت و سیگارهای پس از رفتنت !
هر دو برایم حس غریبی دارند :
اولی ، به خاطر دلهره ی نیامدنت
و دیگری از ترسِ دیگر ندیدنت . . .
.
.
.
بی سیگار که می شوم اندکی ، فقط اندکی پول خرج می کنم و دوباره سیگار دارم
اما جوانی ام ، کوه غرورم را خرج کرده ام ، هنوز تو را ندارم . . . !
.
.
سیگار اول صبح یعنی ، یا فوقالعاده خوشحالی یا اصلاً نخوابیدهای . . .
.
.
.
گاهی بی دلیل سیگار میکشیم !
گاهی با کلی دلی لسیگار میکشیم !
سیگاری که کشیدنش دلیل دارد ، مرا دود میکند و خاکستری از من به جا می گذارد !
.
.
.
مرد بغض نمیکند . . .
مرد گریه نمیکند . . .
مرد نمی شِکند . . .
فقط سیگاری روشن میکند و آرام و بی صدا لابلای دود و شعر میمیرد . . .
.
.
.
می گن یه نخ سیگار آدم و آروم می کنه . . .
من موندم !! یعنی تو قد سیگارم نبودی . . . ؟
.
.
.
از من پرسید : سیگار را ترک نکردی ؟
گفتم: نه ، کبریت را ترک کرده ام !
سیگار را با سیگار روشن میکنم . . .
.
.
.
یک نخ . . .
یک پاکت . . .
یک عمر هم که سیگار بکشم فایده ندارد !
تا خودم نسوزم ، دلم آرام نمی شود . . .
.
.
.
دمش گرم...تا اخرش پایمه...حتی پای دودمم میشینه...جاسیگاریم!
.
۱۵.۵k
۱۰ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.