part 20 تا فردا ده تا لایک و 100تا کامنت
part 20
فلش بک
ویو جانگکوک پنج روز پیش...
بعد از یک سال از پیش خاله مهربونم که دختر خونده ش ی هرزه به تمام معنا بود برگشتم همش هم بخاطر این بود ک پزشک بشم که بتونم مخفی کنم که من ی مافیام منی که به خرگوش ماهیچه ای کبوت معروفم مافیام هه خنده داره ولی زندگی همینه پر از تضاد ب ظاهر رنگی هواپیمای عمومی یوار شدم چون جت شک بر انگیزه برای یه پزشککه تازه یک ساله کارشو شروع کرده هه یادم رفته بود که ی خانواده دارم که کاشک نداشتمشون برادرم بخاطر اینکه جذاب نبودن کشتن خواهرمم عین خودشون ی عوضی ب تمام معناعه وارث اینده این خاندان کوفتی منم اره من جئون جانگکوک هیولای جذابیت خاندان جئون که حتی نفس کشیدن خودشو ی بار اضافی برای جهان میدونه کاش دنیا منو از بین میبرد ولی الان تنها دنبال ی پسریم ک توی کوچیکیم دیدمش اسمش یادم نمیاد ولی میدونم ی ایرانی بود و فامیلیش هم...(خودتون ی فامیلی در نظر بگیرین)
خیلی میخواستم پیداش کنم کسی ک دست بندشو بهم داد و به دو تا انگشتر تبدیلش کرد خیلی مهربون بود طوری که فک کردم دخترعه الان ک فک میکنم نکنه دختر بودههههه؟ درهرصورت چند روز دیگه معلوم میشه چون بهترین افراد تو پیدا کردن و جستجو رو انتخاب کردم و پول زیادی دادم بهشون ک پیداش کنن ولی توی این چند روز من باید به عمارت کیم سوکجین که جزو بهترین مافیاها بود نفوذ کنم نمیخوام بکشمش ففط میخوام ببینم میتونم مثل اون هم زمان مهربون باشم و هم مافیا؟
بالاخره بعد از اینکه از فرودگاه اومدم خونه شخصیم رفتم پزشک خونوادگی جین رو تهدید و مجبور کردم ک بره و منو ب این خونواده معرفی کنه و بله نقشم گرفت و جایگزینش شدم و ی روز بهد ورودم منو خبر کردن دیدم ی زن ولی نه صبر کن فک کنم دختره نه حلقه دستشه و نه عکسی از ازدواجشون داخل اتاق بود رفتم تا دستشو گرفتم ک نبضشو بگیرم دیدم اون اون....
فلش بک
ویو جانگکوک پنج روز پیش...
بعد از یک سال از پیش خاله مهربونم که دختر خونده ش ی هرزه به تمام معنا بود برگشتم همش هم بخاطر این بود ک پزشک بشم که بتونم مخفی کنم که من ی مافیام منی که به خرگوش ماهیچه ای کبوت معروفم مافیام هه خنده داره ولی زندگی همینه پر از تضاد ب ظاهر رنگی هواپیمای عمومی یوار شدم چون جت شک بر انگیزه برای یه پزشککه تازه یک ساله کارشو شروع کرده هه یادم رفته بود که ی خانواده دارم که کاشک نداشتمشون برادرم بخاطر اینکه جذاب نبودن کشتن خواهرمم عین خودشون ی عوضی ب تمام معناعه وارث اینده این خاندان کوفتی منم اره من جئون جانگکوک هیولای جذابیت خاندان جئون که حتی نفس کشیدن خودشو ی بار اضافی برای جهان میدونه کاش دنیا منو از بین میبرد ولی الان تنها دنبال ی پسریم ک توی کوچیکیم دیدمش اسمش یادم نمیاد ولی میدونم ی ایرانی بود و فامیلیش هم...(خودتون ی فامیلی در نظر بگیرین)
خیلی میخواستم پیداش کنم کسی ک دست بندشو بهم داد و به دو تا انگشتر تبدیلش کرد خیلی مهربون بود طوری که فک کردم دخترعه الان ک فک میکنم نکنه دختر بودههههه؟ درهرصورت چند روز دیگه معلوم میشه چون بهترین افراد تو پیدا کردن و جستجو رو انتخاب کردم و پول زیادی دادم بهشون ک پیداش کنن ولی توی این چند روز من باید به عمارت کیم سوکجین که جزو بهترین مافیاها بود نفوذ کنم نمیخوام بکشمش ففط میخوام ببینم میتونم مثل اون هم زمان مهربون باشم و هم مافیا؟
بالاخره بعد از اینکه از فرودگاه اومدم خونه شخصیم رفتم پزشک خونوادگی جین رو تهدید و مجبور کردم ک بره و منو ب این خونواده معرفی کنه و بله نقشم گرفت و جایگزینش شدم و ی روز بهد ورودم منو خبر کردن دیدم ی زن ولی نه صبر کن فک کنم دختره نه حلقه دستشه و نه عکسی از ازدواجشون داخل اتاق بود رفتم تا دستشو گرفتم ک نبضشو بگیرم دیدم اون اون....
۴۸.۸k
۲۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.