عالیجناب سایه
عالیجناب سایه
سید محمد موسوی خوئینی ها کیست؟ گذری بر زندگی پر رمز و راز «مرد در سایه» اصلاحات
او را مرد خاکستری اصلاحات می نامند؛ شاید تنها کسی که به او خیلی نزدیک است، سید محمد خاتمی باشد. نامش کمتر در رسانه ها شنیده می شود اما تئوری هایش همواره سر زبان هاست؛
حجت الاسلام سید محمد موسوی خوئینی ها در سال ۱۳۲۰ در قزوین متولد شد و از سال ۱۳۴۴ همزمان با تبعید امام راحل به نجف اشرف فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.
از موسوی خوئینی ها به عنوان یکی از چهره های شاخص جریان چپ یاد می شود که فعالیت خود را پیش از پیرزی انقلاب اسلامی آغاز کرده است؛ وی از شاگردان آیت الله حسینعلی منتظری و آیت الله جعفر سبحانی است.
خوئینیها رهبری دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ را برعهده داشت. او پیش از اقدام دانشجویان برای حمله به سفارت آمریکا در تهران، طی سخنانی به آنها اطمینان داد که امام(ره) با این اقدام مخالف نیست، البته بعدها برخی چهره های اصلی تسخیرکننده سفارت اعلام کردند که خوئینی ها هیچگونه هماهنگی ای با امام برای حمله به سفارت انجام نداده بود.
موسوی خوئینی ها پس ازتسخیر سفارت آمریکا در یک مصاحبه در پاسخ به این سوال که چرا پیش از تسخیرسفارت آمریکا، امام را در جریان موضوع قرار نداده است، می گوید، «ما احتمال می دادیم که رهبری با این کارمخالفت بکنند.»سال ۵۸، تسخیر سفارت آمریکا در تهران
وی پس از انقلاب اسلامی پستهای مهمی همچون نایب رئیسی دوره اول مجلس، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما (۱۳۵۹)، دادستانی کل کشور، ریاست سازمان حج ایران، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی وعضویت درشورای بازنگری قانون اساسی را برعهده داشت.
موسوی خوئینی ها درسال ۱۳۶۹ درحالی که دو سال بیشتر از وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل نگذشته بود و در حالی که وی نماینده دوره اول مجلس خبرگان رهبری بود به همراه تعداد زیادی از دیگر دوستانش برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری ثبت نام می کند، اما ردصلاحیت می شود.
در جریان اصلاح طلب، موسوی خوئینی ها را به عنوان مرد خاکستری اصلاحات می شناسند. وی پس از رحلت امام با انتشار روزنامه توقیف شده سلام (۱۳۷۰ تا ۱۳۷۸) که به شدت از سیاستهای دولت هاشمی انتقاد میکرد، نقش مهمی در پیروزی سید محمدخاتمی در انتخابات سال ۱۳۷۶ ایفا کرد.
یکی از بخش های مهم زندگی خوئینی ها سال های ۶۹ تا ۷۲ است که در این سال ها وی ازسوی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، عهده دار ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری می شود؛ در آن سال ها که طیف چپ عموما ازکارهای سیاسی کنار مانده اند، توسط موسوی خوئینی ها دراین مرکز جمع می شوند.
یکی از اهداف این مرکز در دوران خوئینی ها تجمیع نیروهای سابق و تربیت نیروهای جدید عنوان می شود و در این راستا معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (در دولت هاشمی) توسط «سعیدحجاریان»، معاونت اجتماعی توسط «عباس عبدی» و معاونت اندیشه توسط «محسن کدیور» راه اندازی می شود و افرادی مانند «هاشم آقاجری، علیرضا علوی تبار، عمادافروغ، مجید محمدی، مصطفی تاجزاده، بهزاد نبوی، سازگارا، امینزاده و آرمین» فعالیت خود را در این معاونت ها آغاز می کنند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در این مرکز روی آن تاکید می شود، پروژه «توسعه سیاسی» است؛ مرکز و معاونت های آن پس از بررسی هایی نتیجه گرفتند که توسعه سیاسی در ایران در مرحله اول نیازمند ایجاد برخی تغییرات در ساختار سیاسی کشور است و درمرحله بعد باید فرهنگ سیاسی ایران متناسب با فرهنگ یک جامعه توسعه یافته تغییر کند.
مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری دولت هاشمی که موسوی خوئینی ها ریاست آن را برعهده داشت، درجهت کادر سازی بیش از ۵۰۰ نفر از نیروهای همسوی خود را با «بورس دولتی» به خارج از کشور اعزام می کند که غالب این نیروها بعدها در رسانه ها و مطبوعات اصلاح طلب و پست های اجرایی دولت اصلاحات مشغول به کار می شوند.
عبدی معاون اجتماعی مرکز تحت مدیریت خوئینیها بود
شاید یکی از مهمترین بخش های فعالیت سیاسی خوئینی ها فعالیت وی در روزنامه سلام باشد، روزنامه ای که انتقادات شدید همفکران خوئینیها را نسبت به سیاستهای دولت هاشمی منعکس میکرد و بعدها با نقش آفرینی گسترده توانست محمد خاتمی را بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
روزنامه سلام درسال ۱۳۷۸ توقیف شد و خوئینیها در دادگاه ویژه روحانیت به جرم انتشار اسناد محرمانه کشور به محاکمه کشیده شد. توقیف این روزنامه اعتراض برخی از افرادی که خود را دانشجو معرفی می کردند، در پی داشت و این اعتراض آغازگر پروژه حمله به کوی دانشگاه تهران و حوادث روزهای پس از آن شد.
در جر
سید محمد موسوی خوئینی ها کیست؟ گذری بر زندگی پر رمز و راز «مرد در سایه» اصلاحات
او را مرد خاکستری اصلاحات می نامند؛ شاید تنها کسی که به او خیلی نزدیک است، سید محمد خاتمی باشد. نامش کمتر در رسانه ها شنیده می شود اما تئوری هایش همواره سر زبان هاست؛
حجت الاسلام سید محمد موسوی خوئینی ها در سال ۱۳۲۰ در قزوین متولد شد و از سال ۱۳۴۴ همزمان با تبعید امام راحل به نجف اشرف فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.
از موسوی خوئینی ها به عنوان یکی از چهره های شاخص جریان چپ یاد می شود که فعالیت خود را پیش از پیرزی انقلاب اسلامی آغاز کرده است؛ وی از شاگردان آیت الله حسینعلی منتظری و آیت الله جعفر سبحانی است.
خوئینیها رهبری دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ را برعهده داشت. او پیش از اقدام دانشجویان برای حمله به سفارت آمریکا در تهران، طی سخنانی به آنها اطمینان داد که امام(ره) با این اقدام مخالف نیست، البته بعدها برخی چهره های اصلی تسخیرکننده سفارت اعلام کردند که خوئینی ها هیچگونه هماهنگی ای با امام برای حمله به سفارت انجام نداده بود.
موسوی خوئینی ها پس ازتسخیر سفارت آمریکا در یک مصاحبه در پاسخ به این سوال که چرا پیش از تسخیرسفارت آمریکا، امام را در جریان موضوع قرار نداده است، می گوید، «ما احتمال می دادیم که رهبری با این کارمخالفت بکنند.»سال ۵۸، تسخیر سفارت آمریکا در تهران
وی پس از انقلاب اسلامی پستهای مهمی همچون نایب رئیسی دوره اول مجلس، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما (۱۳۵۹)، دادستانی کل کشور، ریاست سازمان حج ایران، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی وعضویت درشورای بازنگری قانون اساسی را برعهده داشت.
موسوی خوئینی ها درسال ۱۳۶۹ درحالی که دو سال بیشتر از وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل نگذشته بود و در حالی که وی نماینده دوره اول مجلس خبرگان رهبری بود به همراه تعداد زیادی از دیگر دوستانش برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری ثبت نام می کند، اما ردصلاحیت می شود.
در جریان اصلاح طلب، موسوی خوئینی ها را به عنوان مرد خاکستری اصلاحات می شناسند. وی پس از رحلت امام با انتشار روزنامه توقیف شده سلام (۱۳۷۰ تا ۱۳۷۸) که به شدت از سیاستهای دولت هاشمی انتقاد میکرد، نقش مهمی در پیروزی سید محمدخاتمی در انتخابات سال ۱۳۷۶ ایفا کرد.
یکی از بخش های مهم زندگی خوئینی ها سال های ۶۹ تا ۷۲ است که در این سال ها وی ازسوی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، عهده دار ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری می شود؛ در آن سال ها که طیف چپ عموما ازکارهای سیاسی کنار مانده اند، توسط موسوی خوئینی ها دراین مرکز جمع می شوند.
یکی از اهداف این مرکز در دوران خوئینی ها تجمیع نیروهای سابق و تربیت نیروهای جدید عنوان می شود و در این راستا معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (در دولت هاشمی) توسط «سعیدحجاریان»، معاونت اجتماعی توسط «عباس عبدی» و معاونت اندیشه توسط «محسن کدیور» راه اندازی می شود و افرادی مانند «هاشم آقاجری، علیرضا علوی تبار، عمادافروغ، مجید محمدی، مصطفی تاجزاده، بهزاد نبوی، سازگارا، امینزاده و آرمین» فعالیت خود را در این معاونت ها آغاز می کنند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در این مرکز روی آن تاکید می شود، پروژه «توسعه سیاسی» است؛ مرکز و معاونت های آن پس از بررسی هایی نتیجه گرفتند که توسعه سیاسی در ایران در مرحله اول نیازمند ایجاد برخی تغییرات در ساختار سیاسی کشور است و درمرحله بعد باید فرهنگ سیاسی ایران متناسب با فرهنگ یک جامعه توسعه یافته تغییر کند.
مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری دولت هاشمی که موسوی خوئینی ها ریاست آن را برعهده داشت، درجهت کادر سازی بیش از ۵۰۰ نفر از نیروهای همسوی خود را با «بورس دولتی» به خارج از کشور اعزام می کند که غالب این نیروها بعدها در رسانه ها و مطبوعات اصلاح طلب و پست های اجرایی دولت اصلاحات مشغول به کار می شوند.
عبدی معاون اجتماعی مرکز تحت مدیریت خوئینیها بود
شاید یکی از مهمترین بخش های فعالیت سیاسی خوئینی ها فعالیت وی در روزنامه سلام باشد، روزنامه ای که انتقادات شدید همفکران خوئینیها را نسبت به سیاستهای دولت هاشمی منعکس میکرد و بعدها با نقش آفرینی گسترده توانست محمد خاتمی را بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
روزنامه سلام درسال ۱۳۷۸ توقیف شد و خوئینیها در دادگاه ویژه روحانیت به جرم انتشار اسناد محرمانه کشور به محاکمه کشیده شد. توقیف این روزنامه اعتراض برخی از افرادی که خود را دانشجو معرفی می کردند، در پی داشت و این اعتراض آغازگر پروژه حمله به کوی دانشگاه تهران و حوادث روزهای پس از آن شد.
در جر
۳۱.۷k
۱۳ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.