پارت11”تیدا زاده نور یا تاریکی”
هوش و درایتش ، تنها دریا
سالر زن جهان شد . می شناسم آریوبرزن و یوتابی که با سپاه کم جلوی سپاه بزرگ اسکندر بی هیچ ترسی
واستادن تا اسکندر و یاراش از پلکانای باشکوه پارسه بال نره ! ولی هنوزم ویرانه های پارسه گواه بزرگی و
اصالت تمدن و فرهنگ .. و خاکش گواه دلیری و شجاعت زنان و مردان شناخته و ناشناخته ایرانه ! ... من
می شناسم سورنا رو که هنگام فتح قلعه به دستور همون پادشاهی که براش شمشیر می زد دستور تیر بارونش
داده شد ! چون همه سربازان سپاهش براش جون می دادن و پادشاه ترسید نکنه سورنا سودای حکومت به
سرش بزنه ! ... تاریخ بزرگ ایرانم به من گفت این کشور شکست ناپذیره ، حتی اگر جهانی دست به دست هم
بدن ! چون مردمش با عشق از اون دفاع می کنن و اگر بلیی سر ایران بیاد از خودیه !!! .... همون طور که
قائم مقام فراهانی بعد از این که یه مرد کوته فکر در لباس تاجر بیگانگان رو به ایران وارد کرد گفت : "
ایران همیشه از خودی خنجر می خورد ! " دشمنان ایران امپراطور آرتان نوه دختری پدر سرزمینم رو فردی
خونخوار می دونن ولی تنها یک جمله از اون حک شده بر کتیبه پارسه خط بطلن بر عقیده دشمنان اینسرزمین کهن می کشه ... " هر آنچه زیباست به یاری کردگار کرده ایم ! " ... فردی که خدا رو باعث همه
زیباییا می دونه محاله مرد بدی باشه .
همه غرق در افکارشان بودند که بعد از چندی پیردانا سکوت را شکست .
پیردانا _ سخنانت تکان دهنده بود ولیکن خوبی و بدی در همه جای جهان هست ، هرکس همه چیز را بخواهد
زیبا و خوب جلوه دهد دروغ گفته ، کاری که نابخشودنی است ... خوبی و زیبایی با بودن در کنار بدی و
زشتی معنا می یابد ولیکن سخن این است ، که تو در کدام گروه جای می گیری ؟! ... دخترم اسطوره ها برای
مورد ستایش واقع شدن دیگران کاری انجام نداده اند ، بخاطر دل خود پیش رفته اند و قلب جایگاه کردگار
است ، برای همین اسطوره شده اند ! این را همه از جمله کوشیار خوب می دانیم !
کمی سکوت کرد که سخنانش تاثیر خود را بگذارد . باز با صدای آرام و خاص اش ادامه داد :
_ از سمت چپ خود شروع می کنم ، خردمندترین فرد در رهبری ناوگان های جنگی ، فرماندار سرزمین
کاریه و دریاسالر آب های ایران و مشاور نظامی امپراطور آرتان ، آرتیـمیـس به معنای گوینده راستـی !
تیدا بهت زده گفت :
_ باور نمی کردم روزی شما رو از نزدیک ببینم .
آرتیمیس باوقار به احترام سرخم کرد .
پیردانا _ دیگری از فرماندهان شجاع و بی نظیر ایران یـوتاب و درکنارش آریـوبرزن نماد شجاعت ایران ...
تیدا _ خدای من ، همیشه تو و برادر بی همتات رو ستودم ... کاش چوپان احمق حماقت نمی کرد و اسکندر
رو از راه دیگه وارد ایران نمی کرد که ما شکست بخوریم .
یوتاب و آریوبرزن همزمان به احترام سر خم کردن . یوتاب با لبخند تلخی گفت:
#رمان
سالر زن جهان شد . می شناسم آریوبرزن و یوتابی که با سپاه کم جلوی سپاه بزرگ اسکندر بی هیچ ترسی
واستادن تا اسکندر و یاراش از پلکانای باشکوه پارسه بال نره ! ولی هنوزم ویرانه های پارسه گواه بزرگی و
اصالت تمدن و فرهنگ .. و خاکش گواه دلیری و شجاعت زنان و مردان شناخته و ناشناخته ایرانه ! ... من
می شناسم سورنا رو که هنگام فتح قلعه به دستور همون پادشاهی که براش شمشیر می زد دستور تیر بارونش
داده شد ! چون همه سربازان سپاهش براش جون می دادن و پادشاه ترسید نکنه سورنا سودای حکومت به
سرش بزنه ! ... تاریخ بزرگ ایرانم به من گفت این کشور شکست ناپذیره ، حتی اگر جهانی دست به دست هم
بدن ! چون مردمش با عشق از اون دفاع می کنن و اگر بلیی سر ایران بیاد از خودیه !!! .... همون طور که
قائم مقام فراهانی بعد از این که یه مرد کوته فکر در لباس تاجر بیگانگان رو به ایران وارد کرد گفت : "
ایران همیشه از خودی خنجر می خورد ! " دشمنان ایران امپراطور آرتان نوه دختری پدر سرزمینم رو فردی
خونخوار می دونن ولی تنها یک جمله از اون حک شده بر کتیبه پارسه خط بطلن بر عقیده دشمنان اینسرزمین کهن می کشه ... " هر آنچه زیباست به یاری کردگار کرده ایم ! " ... فردی که خدا رو باعث همه
زیباییا می دونه محاله مرد بدی باشه .
همه غرق در افکارشان بودند که بعد از چندی پیردانا سکوت را شکست .
پیردانا _ سخنانت تکان دهنده بود ولیکن خوبی و بدی در همه جای جهان هست ، هرکس همه چیز را بخواهد
زیبا و خوب جلوه دهد دروغ گفته ، کاری که نابخشودنی است ... خوبی و زیبایی با بودن در کنار بدی و
زشتی معنا می یابد ولیکن سخن این است ، که تو در کدام گروه جای می گیری ؟! ... دخترم اسطوره ها برای
مورد ستایش واقع شدن دیگران کاری انجام نداده اند ، بخاطر دل خود پیش رفته اند و قلب جایگاه کردگار
است ، برای همین اسطوره شده اند ! این را همه از جمله کوشیار خوب می دانیم !
کمی سکوت کرد که سخنانش تاثیر خود را بگذارد . باز با صدای آرام و خاص اش ادامه داد :
_ از سمت چپ خود شروع می کنم ، خردمندترین فرد در رهبری ناوگان های جنگی ، فرماندار سرزمین
کاریه و دریاسالر آب های ایران و مشاور نظامی امپراطور آرتان ، آرتیـمیـس به معنای گوینده راستـی !
تیدا بهت زده گفت :
_ باور نمی کردم روزی شما رو از نزدیک ببینم .
آرتیمیس باوقار به احترام سرخم کرد .
پیردانا _ دیگری از فرماندهان شجاع و بی نظیر ایران یـوتاب و درکنارش آریـوبرزن نماد شجاعت ایران ...
تیدا _ خدای من ، همیشه تو و برادر بی همتات رو ستودم ... کاش چوپان احمق حماقت نمی کرد و اسکندر
رو از راه دیگه وارد ایران نمی کرد که ما شکست بخوریم .
یوتاب و آریوبرزن همزمان به احترام سر خم کردن . یوتاب با لبخند تلخی گفت:
#رمان
۱۴.۳k
۱۲ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.