دلیلی بر ذوالقرنین بودن کوروش کبیر
دلیلی بر ذوالقرنین بودن کوروش کبیر
و از تو در باره> ذوالقرنین <مى پرسند .بگو> :به زودى چیزى از او براى شما خواهم خواند
.ما در زمین به او امکاناتى دادیم و از هر چیزى وسیله اى بدو بخشیدیم.تا راهى را دنبال کرد.
تا آنگاه که به غروبگاه خورشید رسید، به نظرش آمد که[ خورشید ]در چشمه اى گل آلود و سیاه غروب مى کند، و نزدیک آن طایفه اى را یافت .فرمودیم> :اى ذوالقرنین ،[ اختیار با توست ]یا عذاب مى کنى یا در میانشان[ روش ]نیکویى پیش مى گیرى.گفت> :اما هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد، سپس به سوى پروردگارش بازگردانیده مى شود، آنگاه او را عذابى سخت خواهد کرد. و اما هر که ایمان آورد و کار شایسته کند، پاداشى[ هر چه ]نیکوتر خواهد داشت ، و به فرمان خود، او را به کارى آسان واخواهیم داشت. سپس راهى[ دیگر ]را دنبال کرد.
تا آنگاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید[ .خورشید ]را[ چنین ]یافت که بر قومى طلوع مى کرد که براى ایشان در برابر آن پوششى قرار نداده بودیم .
این چنین[ مى رفت]، و قطعا به خبرى که پیش او بود احاطه داشتیم.باز راهى را دنبال نمود.تا وقتى به میان دو سد رسید، در برابر آن دو[ سد]، طایفه اى را یافت که نمى توانستند هیچ زبانى را بفهمند.گفتند> :اى ذوالقرنین ، یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد مى کنند، آیا[ ممکن است ]مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى ؟گفت> :آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده ،[ از کمک مالى شما ]بهتر است .مرا با نیرویى[ انسانى ]یارى کنید[ تا ]میان شما و آنها سدى استوار قرار دهم.براى من قطعات آهن بیاورید، تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد، گفت> :بدمید <تا وقتى که آن[ قطعات ]را آتش گردانید، گفت> :مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم.[در نتیجه ، اقوام وحشى ]نتوانستند از آن[ مانع ]بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند. گفت> :این رحمتى از جانب پروردگار من است ، و[لى ]چون وعده پروردگارم فرا رسد، آن[ سد ]را درهم کوبد، و وعده پروردگارم حق است.سوره مبارکه کهف آیات 83تا99
و از تو در باره> ذوالقرنین <مى پرسند .بگو> :به زودى چیزى از او براى شما خواهم خواند
.ما در زمین به او امکاناتى دادیم و از هر چیزى وسیله اى بدو بخشیدیم.تا راهى را دنبال کرد.
تا آنگاه که به غروبگاه خورشید رسید، به نظرش آمد که[ خورشید ]در چشمه اى گل آلود و سیاه غروب مى کند، و نزدیک آن طایفه اى را یافت .فرمودیم> :اى ذوالقرنین ،[ اختیار با توست ]یا عذاب مى کنى یا در میانشان[ روش ]نیکویى پیش مى گیرى.گفت> :اما هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد، سپس به سوى پروردگارش بازگردانیده مى شود، آنگاه او را عذابى سخت خواهد کرد. و اما هر که ایمان آورد و کار شایسته کند، پاداشى[ هر چه ]نیکوتر خواهد داشت ، و به فرمان خود، او را به کارى آسان واخواهیم داشت. سپس راهى[ دیگر ]را دنبال کرد.
تا آنگاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید[ .خورشید ]را[ چنین ]یافت که بر قومى طلوع مى کرد که براى ایشان در برابر آن پوششى قرار نداده بودیم .
این چنین[ مى رفت]، و قطعا به خبرى که پیش او بود احاطه داشتیم.باز راهى را دنبال نمود.تا وقتى به میان دو سد رسید، در برابر آن دو[ سد]، طایفه اى را یافت که نمى توانستند هیچ زبانى را بفهمند.گفتند> :اى ذوالقرنین ، یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد مى کنند، آیا[ ممکن است ]مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى ؟گفت> :آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده ،[ از کمک مالى شما ]بهتر است .مرا با نیرویى[ انسانى ]یارى کنید[ تا ]میان شما و آنها سدى استوار قرار دهم.براى من قطعات آهن بیاورید، تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد، گفت> :بدمید <تا وقتى که آن[ قطعات ]را آتش گردانید، گفت> :مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم.[در نتیجه ، اقوام وحشى ]نتوانستند از آن[ مانع ]بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند. گفت> :این رحمتى از جانب پروردگار من است ، و[لى ]چون وعده پروردگارم فرا رسد، آن[ سد ]را درهم کوبد، و وعده پروردگارم حق است.سوره مبارکه کهف آیات 83تا99
۱.۶k
۲۰ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.