نگاهش وازم گرفت وحواسش وجمع رانندگیش کرد...لبخندمحوی زدوگفت:اونجوری نگام نکن حواسم پرت میشه می زنم به یه دری دیواری درختی چیزیا!!!توکه نمی خوای قاطی باقالیابشی؟!
خندیدم ونگاهم وازش گرفتم...
گازبزرگی به بستنیم زدم...خیلی خوشحال بودم.ارسلان دوباره باهام مهربون شده...حتی مهربون ترازسابق!!برام بستنی گرفته...دیگه بهم اخم نمیکنه...می خنده...دیگه نگاهش وازم نمی گیره و زل میزنه توچشمام...باذوق گازدیگه ای به بستنی زدم...
من خوشم نمیادبستنی ولیس بزم...آدم بایدبستنی وگازبزنه وگرنه بهش نمی چسبه!!
ارسلان شیطون گفت:انقدباشوق وذوق می خوری آدم دلش می خواد...یه گازبه منم میدی؟!
نگاهش کردم ولبخندشیطونی زدم...مثل بچه هاگفتم:باشه ولی فقط یه گازکوچولوها!!
خندیدوگفت:باشه همونم غنیمته!!
بهش نزدیک ترشدم وبستنی وبه سمت دهنش بردم...ارسلان نگاهش به روبروش بود ولی به سمت من خم شده بودوسرش وخم کرده بود...یه گازبزرگ به بستنی زدوازش فاصله گرفت...
بستنی وگرفتم جلوی چشمم وخیره شدم به گازبزرگ ارسلان...اخمی کردم وگفتم:توگفتی یه گازکوچولونه یه گازبه این گندگی!!
سرخوش خندیدوگفت:بستنیش خوش مزه بود هوس کردم یه گازبزرگ بهش بزنم!!!
مشکوک نگاهش کردم وگفتم:توکه نخورده بودیش پس چجوری فهمیدی خوشمزه اس؟!
شیطون گفت:اونجوری که توباذوق وشوق می خوردی معلوم بودخیلی خوشمزه اس دیگه!!
لبخندی زدم ونگاهم وازش گرفتم...یه گاز گنده دیگه به بستنیم زدم...خیلی خوشمزه اس...طولی نکشیدکه بستنی ویه لقمه چپ کردم!!هرکولی هستم واسه خودم...ولی عجب بستنی بودا!!!خیلی خوشمزه بود...
ارسلان گودزیلام ترشی نخوره یه چیزی میشه ها!!یه موقع هایی عین جنتلمنا رفتارمی کنه.نمونه اش همین الان که رفت واسم بستنی گرفت...چی میشه همیشه انقد مهربون وبافهم وشعورباشه؟!!چی میشه همیشه همین جوری لبخندبزنه وبهم اخم نکنه؟!!هان؟!!چی میشه؟؟
به خودم که نمی تونم دروغ بگم...ارسلان واسم مهم شده...خیلیم مهم شده!!اونقدری که اگه یه ذره بهم بی اعتنایی کنه اعصابم به هم می ریزه...سردبودنش دیوونه ام می کنه...دوست دارم کنارم باشه وباهام حرف بزنه...من...من دیگه از ارسلان متنفرنیستم.نمی دونم اون همه تنفریهوکجارفت ولی واقعیتش اینه که حالا تودلم هیچ تنفری نسبت به ارسلان وجودنداره...اتفاقابرعکس!!حس می کنم ازش خوشم میاد.ازاین شخصیت عجیبش خوشم میاد...ازاینکه بدجنسه ولی درعین حال مهربونه...ازاینکه به ظاهرشیطون وپرروئه ولی دلش خیلی پاکه...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.