خوب بابت پارت قبل خواهرمنوشت من ببخشید رفته بودم دکتر

که دیدم دوتا پسر مزاحمون شدن داشتن بزور مارو میبردن سمت اتاق که دیدم پرت شد
تیهونگ ویو
خوب قرار بود با جیمین برم بار برای شب خودم رو آماده کردم و رفتم دنبال جیمین رفتیم بار که دیدم اون دختره که به من خورد این جا چی کار می کرد به من چه به جیمین نگاه کردم دیدم داره جایی رو نگاه می کنه اعصابیه هست گفتم
تیهونگ:جیمین؟؟
جیمین: هان؟؟
تیهونگ:کجا رد میبینی
رد دید جیمین رو گرفتم رو دوتا از زن ها بود که دیدم این دختره ب ا خواهرش هستن خوبه من چه
تیهونگ:خوب به ما چه که 《 دیدم دوتا مرد به اونا نزدیک شدن داشتن بزور اونارو میبردن اونا تقلا می کرد به جیمین نگاه کردم دیدم قرمز شده و دوباره رد دید جیمین رو گرفتم که بله دوست دختر جیمین بود داشت بایه نفر لاس میزد حیح رفتم اون پسره رو هول دادم
مرد: چته
تیهونگ: به دوست دختر من چپ نگاه نکن
مرد: هه دوست دخترت اون دوست دختر منه مگه نه بیب
جیسو: نه نه من دوست دختر تو نیستم
مرده زد به چاک خواهرشم جیمین کمکش کرد که یه دونه به دختره سیلی زدم وا چرا به اون دختره سیلی زدم من چم شده
جیسو:هااااا چته بی شر
با دیدنم حرفش رو خورد
جیسو: چرا می زنید
تیهونگ:ببخشید
یک هفته بعد
جیسو ویو
یک هفته از اون اتفاق میگذره که.......
۱۰ تا لایک
۱۰ تا کامنت
بای