و دو سالش شد هر روز خوشگل تر میشد و کیوت تر داشتم کار انجام میدادم لونا هم برام آهنگ میخوند معلوم نبود چی میخوند فقط میخوند من:الهی من دورت بگردم که چرت و پرت میخونی ولی صدات قشنگه لونا:مامانی چیدا گوج نمیدی من:دارم موج میدم قشنگم لونا:چی دوفتم من:ام لونا:که گوج دادی؟ خندیدم قهر کرد رفت من:قربونت برم قهر نکن رفتم سراغش تو اتاقش نشسته بود دست به سینه اخم من:مامانی دورت بگرده رفتم پیشش من:قربونت برم خوب تو با خوندن بی معنی قشنگت چجوری بفهمم لونا:دوجم ندالی بغلش کردم من:نه دختر قشنگم مامانی جونش برات در میره میخوای خودم برات آهنگ بخونم لونا:بلتی؟ من:آره لونا:بوقون من:باشه بغلش کردم رو تخت نشستم شروع کردم به آهنگ خوندن براش اونم با ته صداش همراهی میکرد که صدا در اومد لونا:عه بابایه من:بدو برو بابایی رفت دویید سمت در لونا:بابایییی کوک:وای دختر قشنگم لونا:مامانی داجت بلام آهند میتوند کوک:کجاس لونا:اونجا قلبم درد گرفته بود اومد تو اتاق کوک:عزیزم خوبی؟ من:سلام عزیزم آخ با لونا اومد سمتم کوک:سوا من:چیزی نیست کوک لونا:مامانی من:کوک بچه میترسه کوک:داروهاتو خوردی من:نه یادم رفت کوک:دخترم بشین پیش مامان اومد سمت من لونا:گلبته؟ من:آره مامانی لونا:توجاس من:اینجا عزیزم نشونش دادم سرشو رو قلبم گذاشت لونا:مامانیمو اجیت نتون من:عزیزدلم کوک هم اومد کوک:سوا بیا عزیزم بخور داروهاتو دارومو خوردم کوک:وای خوابید من:تا الان بیدار بود بخوابونش رو تخت میخواست ببرتش ولی چسبیده بود بهم آروم بردش خوابوندش کوک:خوبی عزیزم من:خوبم ساعت دوازده بود لونا کلا خواب بود رفتم یه لیوان آب بردارم داشتم آب میخوردم یهو یکی از پشت بغلم کرد کوک:گیرت انداختم بلخره گردنمو بوسید من:کوک بچه بیدار میشه کوک:نه نمیشه برگشتم سمتش من:چی میخوای کوک:لباتو لبامو بوسید یه دستمو دور گردنش انداختم همراهیش کردم هر روز عاشق تر از قبل اینه عشق بین من و کوک
پایاننن
اینم از پارت ها یه چند دقیقه دیگه معرفی فیک جدید رو میزارم
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.