ویو یورا:
بعد ار خوردن شام رفتیم کلاب و نوشیدنی خوردیم منم که نمیتونستم یجا بشینم و رفتم رقصیدم در حال رقصیدن بودم که دوستم 《می یونگ》رو دیدم همون که بهم کمک کرد اون الان منشی یک شرکت بزرگه با دیدنش خیلی خوشحال شدم و با هم رقصیدیم یکم بعد متوجه شدم آرایشم و موهام خراب شدن رفتم دستشویی تا درستشون کنم
ویو می یونگ:
یو را خیلی دیر کرده بود نگران شدم با چشم دنبالش گشتم ولی ندیدمش جونگ کوک رو دیدم که وایساده و نوشیدنی میخوره گفتم شاید یو را رو دیده باشه
ویو کوک:
در حال خوردن نوشیدنی بودم که یکی از کارمندان قبلی کمپانی رو دیدم که داره میاد سمتم
می یونگ: سلام یو را رو دیدی؟
کوک: به من چه!
می یونگ: آخه رفت تو دسشویی ارایششو درست کنه خیلی دیر کرد گفتم شاید تو دیده باشیش
کوک:من ندیدمش
می یونگ: ممنون
من نمیخواستم قلبمو به یو را ببازم پس باید نسبت بهش بی توجه باشم ولی نه در حدی که اجازه بدم اتفاقی براش بیوفته رفتم دسشویی دنبال یو را
ویو یو را:
کارم تموم شده بود داشتم برمیگشتم که ی پسری که نمیشناختمش اومد جلوم
پسره: چه خانوم خوشگلی اینجاست ، تو دوست پسر داری؟
یو را: نه
پسره: چه خوب!
یو را: و نمیخوام با کسی تو رابطه باشم، برو کنار میخوام برم
پسره: کجا با این عجله
دستشو دور کمرم حلقه کرد و سعی کرد ببوستم که من مقاومت کردم ولی زورم بهش نرسید
ی نفر از پشت پسره رو کشید و کتکش زد پسره هم فرار کرد
کوک بود
کوک: خوبی؟
یو را: آره!
دستمو گرفت و بردم کنار بقیه
شوگا: از کی تا حالا شما با هم خوب شدین
کوک: اگه دیر تر رسیده بودم حامله شده بود
جیمین: چی از کی؟!
کوک: از یه متجاوز
جیمین: یکی اذیتش کرده؟!!!
کوک: میخواست بکنه که من رسیدم
جیمین: خوبی پرنسس
یو را: با منی؟!
جیمین: من فقط به تو میگم پرنسس
یو را: آره خوبم
با حرف جیمین خجالت کشیدم و لپام سرخ شدن
کوک: گفتم که اون خیلی ضعیفه
نامجون: بریم؟
یو را: کجا؟
نامجون: بریم وسایلتو بردار بیا خونه پیش ما
یو را: الان؟!
نامجون: تو دیگه عضو گروهی باید با بقیه باشی
جین: آره راست میگه
یو را: باشه بریم
رفتیم خونه وسایلمو توی چمدون گذاشتم و رفتیم خوابگاه
یو را: چمدونمو کجا بزارم؟
جی هوپ: باید یکیو به عنوان هم اتاقی انتخواب کنی
یو را: خب کی؟
جی هوپ: با هرکی راحت تری
باید بین هفتاشون یکیو انتخواب کنم سخت بود ولی جیمین بهم اهمیت بیشتری میداد با اون راحت ترم پس اونو انتخواب کردم
یو را: من با جیمین راحت ترم
جیمین: میدونستم منو انتخواب میکنی!
کوک: از کجا؟
جیمین: چون پرنسس منه!
جیمین باعث میشد هی خجالت بکشم و گونه هام سرخ شن
کوک: چه زود مهرش به دلت نشسته!
جیمین: بیا بریم یو را اتاق از این طرفه
با جیمین به سمت اتاق رفتیم
ادامه پارت بعد...
لایک کنید💖