ܓ♥●•٠·˙ M i ܓ♥●•٠·˙ آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همی
ܓ♥●•٠·˙ M _ _ _i ܓ♥●•٠·˙ آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو
همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را
داشتی
جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای
بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم
حرفی نمی زنم تا سکوت باشد بین من و تو و
قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از
دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا
نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم
لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش
مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو
را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد
است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که
همیشه آرزویش را داشتم ،
همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان
خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای
شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می
دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه
حالی ام
تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای
من از این عاشقانه تر نمی شود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی
آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و
روز انداخته
عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ،
عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا
کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی
خوشحالم _-----دلتنگ که باشی آدم دیگری میشوی
خشن تر , عصبی تر , کلافه تر و تلخ تر …!!
و جالب تر اینکه …. با اطراف هم کاری نداری …
همه اش را نگه میداری و دقیقا سر همان کسی خالی میکنی که دلتنگش هستی
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو
همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را
داشتی
جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای
بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم
حرفی نمی زنم تا سکوت باشد بین من و تو و
قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از
دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا
نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم
لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش
مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو
را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد
است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که
همیشه آرزویش را داشتم ،
همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان
خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای
شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می
دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه
حالی ام
تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای
من از این عاشقانه تر نمی شود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی
آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و
روز انداخته
عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ،
عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا
کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی
خوشحالم _-----دلتنگ که باشی آدم دیگری میشوی
خشن تر , عصبی تر , کلافه تر و تلخ تر …!!
و جالب تر اینکه …. با اطراف هم کاری نداری …
همه اش را نگه میداری و دقیقا سر همان کسی خالی میکنی که دلتنگش هستی
۳.۹k
۲۹ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.