سلاممم باگزی ها خوبید ؟
سلاممم باگزی ها خوبید ؟
پارت ۷
کلاب *
کوک *
وارد کلاب شدم یه ست کاملا مشکی پوشیده بودم و روی لباسم یه گردنبند نازک انداخته بودم و روش یه کت پوشیده بودم دختره ادرس اینجا رو داده بود اما؟ از کجا زنه رو پیدا کنم اینجا کلی زن هست نفسی کشیدم که گوشیم داخل شلوارم لرزید گوشیم و در اوردم و به پیامک نگاه کردم و بعد خوندنش اطراف رو نگاه کردم مسخرم کرده؟
پیام *
هی خرگوش بیا بزی کنیم یه کمک کوچیک کرمی
.
.
.
اخه این کیه گیر من افتاده به اطراف نگا کردم چی کرمی ؟ موهاش؟ لباسش ؟ نفسی عمیق کشیدم و چشمم رو چرخوندم تا وقتی یه خانوم رو همراه با گوشی کرمیش حرف میزد دیدم پوزخندی زدم و خواستم برم سمتش که دستم توسط یکی گرفته شد عصبی برگشتم و غریدم
ـ کی هستی؟
پسر روبه روم بزرگتر به نظر میومد ولی برام مهم نبود من ۲0 سال بزرگ تر از خودمو کشته بودم اینکه چیزی نیست خواستم بزنمش ک خندید و ماسکش رو در اورد
؟ باورم نمیشه نشناختیم
ـ ت....ت..تهیونگ؟....خدای من خودتی؟
= اره داداش بالاخره بعد ۸ سال دیدم
ـ تنها اومدی ؟ اصلا اینجا چیکار میکنی؟
! بههههه کوک میبینم داداش کوچولوی منو پیدا کردی
ـ جیمین ؟ واااو
ذهن کوک : اخه الان وقت دیدن شما بود ؟ آه بیخیال زنه بعدا یه جایی خفتش میکنم اره این بهتره
= جیمییییین من فقط ۵ دقیقه فاکینگ ۵ دقیقه کوچیک ترممممم
! چرا جیغ میزنی باشه بابا تو بزرگ تری
= نوموخوام
! نگا خجالت بکش حالا درسته ۵ دقیقه از من کوچیک تری
= جیمیییییییین
ته شروع به زدن جیمین کرد خندیدم هنوزم همون ادمای ۸ سال پیشن فقط قد اوردن
! هی کوک بیا بشین پیش ما و یونگی
ـ یونگی؟ اون کیه
ته به جیمین نگا میکنه و میگه
= تو بیا برات تعریف میکنیم
نگاه اخرم و به اون زن انداختم و رفتم سمت میز جیمینینا و باهاشون نشستم
خونه *
دختر جوری رو تخت بیهوش شده بود که حتی خرسم اون شکلی نمیخوابید داشت به خواب شیریتنش میرسید که گوشیش با صدای زنگ مزخرش به صدا در اومد دختر دستش رو سمت گوشی برد و برداشت
+ الو........
& خانم کاترین تونستم قربانیا رو پیدا کنم اما .....
دختر روی تخت نشست
+ چیشده ؟
& چند دقیقه پیش یه نفر از خرگوش سیاه خواسته که مادرش رو بکشه و ادرس یه کلاب رو داده ....
پارت ۷
کلاب *
کوک *
وارد کلاب شدم یه ست کاملا مشکی پوشیده بودم و روی لباسم یه گردنبند نازک انداخته بودم و روش یه کت پوشیده بودم دختره ادرس اینجا رو داده بود اما؟ از کجا زنه رو پیدا کنم اینجا کلی زن هست نفسی کشیدم که گوشیم داخل شلوارم لرزید گوشیم و در اوردم و به پیامک نگاه کردم و بعد خوندنش اطراف رو نگاه کردم مسخرم کرده؟
پیام *
هی خرگوش بیا بزی کنیم یه کمک کوچیک کرمی
.
.
.
اخه این کیه گیر من افتاده به اطراف نگا کردم چی کرمی ؟ موهاش؟ لباسش ؟ نفسی عمیق کشیدم و چشمم رو چرخوندم تا وقتی یه خانوم رو همراه با گوشی کرمیش حرف میزد دیدم پوزخندی زدم و خواستم برم سمتش که دستم توسط یکی گرفته شد عصبی برگشتم و غریدم
ـ کی هستی؟
پسر روبه روم بزرگتر به نظر میومد ولی برام مهم نبود من ۲0 سال بزرگ تر از خودمو کشته بودم اینکه چیزی نیست خواستم بزنمش ک خندید و ماسکش رو در اورد
؟ باورم نمیشه نشناختیم
ـ ت....ت..تهیونگ؟....خدای من خودتی؟
= اره داداش بالاخره بعد ۸ سال دیدم
ـ تنها اومدی ؟ اصلا اینجا چیکار میکنی؟
! بههههه کوک میبینم داداش کوچولوی منو پیدا کردی
ـ جیمین ؟ واااو
ذهن کوک : اخه الان وقت دیدن شما بود ؟ آه بیخیال زنه بعدا یه جایی خفتش میکنم اره این بهتره
= جیمییییین من فقط ۵ دقیقه فاکینگ ۵ دقیقه کوچیک ترممممم
! چرا جیغ میزنی باشه بابا تو بزرگ تری
= نوموخوام
! نگا خجالت بکش حالا درسته ۵ دقیقه از من کوچیک تری
= جیمیییییییین
ته شروع به زدن جیمین کرد خندیدم هنوزم همون ادمای ۸ سال پیشن فقط قد اوردن
! هی کوک بیا بشین پیش ما و یونگی
ـ یونگی؟ اون کیه
ته به جیمین نگا میکنه و میگه
= تو بیا برات تعریف میکنیم
نگاه اخرم و به اون زن انداختم و رفتم سمت میز جیمینینا و باهاشون نشستم
خونه *
دختر جوری رو تخت بیهوش شده بود که حتی خرسم اون شکلی نمیخوابید داشت به خواب شیریتنش میرسید که گوشیش با صدای زنگ مزخرش به صدا در اومد دختر دستش رو سمت گوشی برد و برداشت
+ الو........
& خانم کاترین تونستم قربانیا رو پیدا کنم اما .....
دختر روی تخت نشست
+ چیشده ؟
& چند دقیقه پیش یه نفر از خرگوش سیاه خواسته که مادرش رو بکشه و ادرس یه کلاب رو داده ....
۷.۴k
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.