برخی قصد دارن اینطور القا کنند که مردوک خدای خدایان بابل
برخی قصد دارن اینطور القا کنند که مردوک خدای خدایان بابل شاید الله باشد !
درباره خدای بزرگ شدن مردوک داستانهایی است که با توحید سازگاری ندارد
مثلا درباره مراحل خدای بزرگ شدن مردوک آورده اند که :در ابتدای آفرینش ((تیامات )) الهه اقیانوس طغیان و سرکشی کرد و خدایان رابه وحشت انداخت . آنها آنو را کاندید نمودند تا تیامات را هلاک کند، اما آنو در برابر تیامات نتوانست از خود قدرتی نشان دهد و از معرکه روی برگردانید. در این موقع بود که مردوک مرد میدان مبارزه با تیامات شد و قد برافراشت و بر تیامات پیروز شد و خدایان را نجات داد. وی برای دریا حدودی معین نمود . آنو فرمانوای خدایان استعفا کرد و مقام او به مردوک رسید و مردوک شهریار خدایان شد و الواح قضا و قدر را که در دست انلیل بود، بدست گرفت . بپاس این پیروزی که نصیب مردوک شده بود، هر سال در بابل در موقع تجدید سال عید گرفته می شد و آن عید را ((دوازک )) می گفتند ((اِآ)) پدر مردوک نام خودش را بفرزندش داد و مردوک صاحب دانش پدر شد. و به این ترتیب همه مناصب خدایان تثلیث بمردوک انتقال یافت(1)
در این روش به مردوک خدایی اعطا شده که کاملا در تضاد به الله وتوحید و یکتا پرستی است
اگر کمی پیشتر جستجو کنیم می بینیم که مردم آشور هم خدای بزرگ دیگری داشتند که خدای اصلی بود(2) این نشان میدهد که خدای اصلی و بزرگ هر شهر با هم فرق داشت
حتی اگر به ترجمه منسوب به کورش دقت کنید درباره مردوک جز به بت بودن به نتیجه دیگری نمی رسید بلکه مردوک به عنوان سرور خدایان است
البته نقلهای دیگری نیز درباره مردوک وجود دارد
1.تاریخ مختصر ادیان بزرگ -فلیسین شاله -دکتر منوچهر خدایار محبی. ناشر : کتابخانه طهوری. چاپ : دوم. سال انتشار : 1355– ص ۲۳۳-230
درباره خدای بزرگ شدن مردوک داستانهایی است که با توحید سازگاری ندارد
مثلا درباره مراحل خدای بزرگ شدن مردوک آورده اند که :در ابتدای آفرینش ((تیامات )) الهه اقیانوس طغیان و سرکشی کرد و خدایان رابه وحشت انداخت . آنها آنو را کاندید نمودند تا تیامات را هلاک کند، اما آنو در برابر تیامات نتوانست از خود قدرتی نشان دهد و از معرکه روی برگردانید. در این موقع بود که مردوک مرد میدان مبارزه با تیامات شد و قد برافراشت و بر تیامات پیروز شد و خدایان را نجات داد. وی برای دریا حدودی معین نمود . آنو فرمانوای خدایان استعفا کرد و مقام او به مردوک رسید و مردوک شهریار خدایان شد و الواح قضا و قدر را که در دست انلیل بود، بدست گرفت . بپاس این پیروزی که نصیب مردوک شده بود، هر سال در بابل در موقع تجدید سال عید گرفته می شد و آن عید را ((دوازک )) می گفتند ((اِآ)) پدر مردوک نام خودش را بفرزندش داد و مردوک صاحب دانش پدر شد. و به این ترتیب همه مناصب خدایان تثلیث بمردوک انتقال یافت(1)
در این روش به مردوک خدایی اعطا شده که کاملا در تضاد به الله وتوحید و یکتا پرستی است
اگر کمی پیشتر جستجو کنیم می بینیم که مردم آشور هم خدای بزرگ دیگری داشتند که خدای اصلی بود(2) این نشان میدهد که خدای اصلی و بزرگ هر شهر با هم فرق داشت
حتی اگر به ترجمه منسوب به کورش دقت کنید درباره مردوک جز به بت بودن به نتیجه دیگری نمی رسید بلکه مردوک به عنوان سرور خدایان است
البته نقلهای دیگری نیز درباره مردوک وجود دارد
1.تاریخ مختصر ادیان بزرگ -فلیسین شاله -دکتر منوچهر خدایار محبی. ناشر : کتابخانه طهوری. چاپ : دوم. سال انتشار : 1355– ص ۲۳۳-230
۵.۲k
۱۷ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.