بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم
بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم
که وقتی روشنش میکردیم رسما رم میکرد
علاوه برصدا و ویبره میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه
بعد مامانم همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره
دقیقاحس کارگرایی رو داشتم که اسفالتو حفاری میکنن..:-\
که وقتی روشنش میکردیم رسما رم میکرد
علاوه برصدا و ویبره میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه
بعد مامانم همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره
دقیقاحس کارگرایی رو داشتم که اسفالتو حفاری میکنن..:-\
۲.۲k
۲۸ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.