پارت ۶۹
پارت ۶۹
یک مامور پلیس میاد جلو
پلیس:افسر اوه؟؟؟(با تعجب)
جیمین:اااره
پلیس:ببریدش بخش شخصی بیمارستان..(بیمارستان شخصی مخصوص پلیس های گارد)
جیمین:ب...باشه(یکم شک میکنه ولی قبول میکنه )
میبرتش بیمارستان و ا.ت رو عمل میکنن جیمین خوابش میبره ولی توی خواب عصبیه و در همین هین که ا.ت بیهوشه
مامور پلیس میره تو اتاق ا.ت(از اولش ماسک داشت)
شروع میکنه صحبت کردن و تر اتاق بسته است که جیمین با صدای زمزمه ها بیدار میشه از پشت در گوش میده به حرف ها مه میشنوه..
پلیس:ا.ت نمیخواستم اینجوری شه من دوسِت داشتم ولی مجبورن کردی(صدای خلاص کردن اسلحه میاد)
جیمین در رو با شدت باز میکنه و میبینه پلیس اسلحه رو روی ا.ت گرفته جیمین اسلحه ی خودش رو در میاره و به پای پلیس شلیک میکنه
پلیس:میوفته زمین که جیمین میاد جلو و ماسک پلیس و میکشت پایین و...
جیمین:چ...چ...چی؟؟... جون..سوک؟؟؟😳
جونسوک:چطوری هیونگ(با خنده ی شیطانی)
جونسوک اسلحه اس رو سمت جیمین میگیره درست روی قلب جیمین (کسی متوجه ی بیدار شدن ا.ت نشده)
جیمین:چیکار میکنی(با تعجب)
جونسوک:اسلحه رو خلاص میکنه که چیزی دو گلوش پیچیده میشه و راه نفسش رو تنگ میکنه برای تقلا به گلوش چنگ میزنه جیمین سرش رو میاره بالا و میبینه ا.ت با سیم سروم داره جونسوک رو خفه میکنه
ا.ت:بمیر عوضی پست فترت(عصبی)
جقمین:چی...جیکارمیکنی ولش کن اون داداشمه
ا.ت:یک هو دستش میوفته دو طرف بدنش
ا.ت:چ...چی؟؟
شرط پارت بعدی:
۱۰لایک و ۱۰کامنت
یک مامور پلیس میاد جلو
پلیس:افسر اوه؟؟؟(با تعجب)
جیمین:اااره
پلیس:ببریدش بخش شخصی بیمارستان..(بیمارستان شخصی مخصوص پلیس های گارد)
جیمین:ب...باشه(یکم شک میکنه ولی قبول میکنه )
میبرتش بیمارستان و ا.ت رو عمل میکنن جیمین خوابش میبره ولی توی خواب عصبیه و در همین هین که ا.ت بیهوشه
مامور پلیس میره تو اتاق ا.ت(از اولش ماسک داشت)
شروع میکنه صحبت کردن و تر اتاق بسته است که جیمین با صدای زمزمه ها بیدار میشه از پشت در گوش میده به حرف ها مه میشنوه..
پلیس:ا.ت نمیخواستم اینجوری شه من دوسِت داشتم ولی مجبورن کردی(صدای خلاص کردن اسلحه میاد)
جیمین در رو با شدت باز میکنه و میبینه پلیس اسلحه رو روی ا.ت گرفته جیمین اسلحه ی خودش رو در میاره و به پای پلیس شلیک میکنه
پلیس:میوفته زمین که جیمین میاد جلو و ماسک پلیس و میکشت پایین و...
جیمین:چ...چ...چی؟؟... جون..سوک؟؟؟😳
جونسوک:چطوری هیونگ(با خنده ی شیطانی)
جونسوک اسلحه اس رو سمت جیمین میگیره درست روی قلب جیمین (کسی متوجه ی بیدار شدن ا.ت نشده)
جیمین:چیکار میکنی(با تعجب)
جونسوک:اسلحه رو خلاص میکنه که چیزی دو گلوش پیچیده میشه و راه نفسش رو تنگ میکنه برای تقلا به گلوش چنگ میزنه جیمین سرش رو میاره بالا و میبینه ا.ت با سیم سروم داره جونسوک رو خفه میکنه
ا.ت:بمیر عوضی پست فترت(عصبی)
جقمین:چی...جیکارمیکنی ولش کن اون داداشمه
ا.ت:یک هو دستش میوفته دو طرف بدنش
ا.ت:چ...چی؟؟
شرط پارت بعدی:
۱۰لایک و ۱۰کامنت
۷.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.