بازوانت را به مستی حلقه کن برگردنم
بازوانت را به مستی حلقه کن برگردنم
تا بلرزد زیر بازوهای سیمینت تنم
چهره یه زیبایه خود را ازرخ من وا مگیر
جز به اغوش چمن یا دامن من جا مگیر
راز عشق خویش را اهسته خوان در گوش من
جستجو کن عشق را در گرمیه اغوش من
من تو را تا بیکران ها من تو را تا کهکشانها
از زمین تا اسمانها دوست دارم می پرستم
من تو را همچون اهورا من تو را همچون مسیحا
همچون عطر پاک گلها دوست دارم می پرستم
من تو را با هستی خود با وجودم
عاشقم با خون خود با تار و پودم
من تو را با لحظه هایه انتظارم
عاشقم با این نگاه بی قرارم
من تو را همچون پرستو یاسمن ها نسترن ها
من تو را با انچه هستی دوست دارم می پرستم
تا بلرزد زیر بازوهای سیمینت تنم
چهره یه زیبایه خود را ازرخ من وا مگیر
جز به اغوش چمن یا دامن من جا مگیر
راز عشق خویش را اهسته خوان در گوش من
جستجو کن عشق را در گرمیه اغوش من
من تو را تا بیکران ها من تو را تا کهکشانها
از زمین تا اسمانها دوست دارم می پرستم
من تو را همچون اهورا من تو را همچون مسیحا
همچون عطر پاک گلها دوست دارم می پرستم
من تو را با هستی خود با وجودم
عاشقم با خون خود با تار و پودم
من تو را با لحظه هایه انتظارم
عاشقم با این نگاه بی قرارم
من تو را همچون پرستو یاسمن ها نسترن ها
من تو را با انچه هستی دوست دارم می پرستم
۴.۲k
۰۶ آبان ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.