علل دین گریزی و راه های مقابله با آن
نویسنده: حجت الاسلام رجب بیت اللهی
پدیده دین گریزی یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی جدی برای نسل جوان محسوب می شود. این پدیده نامیمون مشکل امروز یا دیروز بشر نیست، بلکه سابقه دیرینه دارد و همواره جوامع بشری با آن دست به گریبان بوده اند. دین گریزی در سده های اخیر، بویژه در قرن بیستم بخش عظیمی از شرق به غرب عالم را فراگرفت و مکتب های فلسفی الحادی گوناگونی مانند کمونیسم مولود آن هستند.
اکنون این سؤال مطرح است که چرا انسانی که ذاتاً مشتاق دین است و فطرت او با عناصر درون دینی ارتباط تکوینی و ماهوی دارد، به دین گریزی روی آورده و به این پدیده شوم دامن می زند، و چرا این موضوع در جوانان شیوع و نمود بیشتری یافته است؟
بدون تردید در ذات دین هیچ عنصر دین گریزانه ای وجود ندارد. اگر انسان ها به دریافت دینی نایل آیند، در هیچ رتبه ای، از دین نمی گریزند، علاوه براین عقل و عشق که دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در این دو حوزه و براساس این دو معیار رخ می دهند، هردو در درون دین وجود دارد و دین با هر دو گروه باقی مانده است. دین هم ذهن انسان را تغذیه می کند و هم دل آدمی را حیات و حرکت و نشاط می بخشد.
بنابراین پدیده دین گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلکه علت یا علل دین گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه های دینی باید جست و جو کرد. بی شک عوامل متعددی مانند ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی زمینه گریز جوانان از دین را فراهم می نماید. در مقاله حاضر نویسنده نگاهی اجمالی به علل و عوامل دین گریزی و راه های مقابله با آن دارد مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
بررسی عوامل دین گریزی
به سادگی نمی توان گفت نسل جوان ما دین گریز و احیاناً دین ستیز هستند. اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاه های متفاوتی دارند و چه بسا در بخشی از آن ها دیدگاه ها و نارضایتی ها وارد باشد؛ ولی ممکن است برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی از روند نارضایتی بیشتری برخوردار باشند و بعضی از نارسایی ها را ناشی از قوانین دینی بدانند و درنتیجه اشکالات خویش را متوجه دین بکنند. البته کارآمدی دین بحثی است و کارآمدی برخی از مدیران بحث دیگر. اتفاقاً در برخورد با تعدادی از این جوانان و گفتگو با آنان تصریح کرده اند که اشکالات آنان نه به اصل دین، بلکه به مدیران و کارگزاران برمی گردد.
بنابراین جوانان کشور از بهترین جوانان از حیث سلامت فکری، روحی و دینی می باشند و سرمایه گذاری دشمنان دین و کشور، برای تسخیر این دژ مستحکم و انحراف جوانان گواهی است بر مدعای ما که البته موفق نخواهند شد.
به هرحال دین گریزی عوامل متعددی دارد، ازجمله:
1- روند تغییر ارزش ها: پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران بازسازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی واجتماعی درپیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخص های مطلوب گردید، به گونه ای که توسعه نتایجی ازقبیل تغییر ارزش ها را نیز درپی داشت. توضیح اینکه اقدامات اقتصادی- نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف (واردات، تبلیغات، مراکز تجاری و...) فرایند قوی تولید نیاز در مردم درپیش گرفته شد. درنتیجه سطح نیاز قالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان، با موانع اساسی روبه رو شدند.
از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول با ارزش شد. ازطرف دیگر، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد، گرایش بارز بعضی از مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه، موجب شد که مردم ارزش های جدید را تأیید شده (هنجار) و جستجوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع ببینند! بنابر این پول جویی به ارزش غالب تبدیل شد و حداقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمی داد، ارزشهای دیگر را تحت الشعاع قرارداد. در نتیجه این فرآیندها ارزش های اجتماع، از سنتی به سوی مدرن، از ساده زیستی به تجمل، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سودجویی فردی و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فرد گرایی و ازارزش دین و خدا به ارزش پول و دنیا حرکت کرد ند.(1)
2- مشکلات پس از انقلاب : مشکلاتی (مانند جنگ تحمیلی و توجه به مسائل امنیتی و دفاعی
و ...) که نتیجه طبیعی آن فقدان برنامه ریزی های دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت
علل دین گریزی و راه های مقابله با آن
نویسنده: حجت الاسلام رجب بیت اللهی
پدیده دین گریزی یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی جدی برای نسل جوان محسوب می شود. این پدیده نامیمون مشکل امروز یا دیروز بشر نیست، بلکه سابقه دیرینه دارد و همواره جوامع بشری با آن دست به گریبان بوده اند. دین گریزی در سده های اخیر، بویژه در قرن بیستم بخش عظیمی از شرق به غرب عالم را فراگرفت و مکتب های فلسفی الحادی گوناگونی مانند کمونیسم مولود آن هستند.
اکنون این سؤال مطرح است که چرا انسانی که ذاتاً مشتاق دین است و فطرت او با عناصر درون دینی ارتباط تکوینی و ماهوی دارد، به دین گریزی روی آورده و به این پدیده شوم دامن می زند، و چرا این موضوع در جوانان شیوع و نمود بیشتری یافته است؟
بدون تردید در ذات دین هیچ عنصر دین گریزانه ای وجود ندارد. اگر انسان ها به دریافت دینی نایل آیند، در هیچ رتبه ای، از دین نمی گریزند، علاوه براین عقل و عشق که دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در این دو حوزه و براساس این دو معیار رخ می دهند، هردو در درون دین وجود دارد و دین با هر دو گروه باقی مانده است. دین هم ذهن انسان را تغذیه می کند و هم دل آدمی را حیات و حرکت و نشاط می بخشد.
بنابراین پدیده دین گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلکه علت یا علل دین گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه های دینی باید جست و جو کرد. بی شک عوامل متعددی مانند ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی زمینه گریز جوانان از دین را فراهم می نماید. در مقاله حاضر نویسنده نگاهی اجمالی به علل و عوامل دین گریزی و راه های مقابله با آن دارد مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
بررسی عوامل دین گریزی
به سادگی نمی توان گفت نسل جوان ما دین گریز و احیاناً دین ستیز هستند. اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاه های متفاوتی دارند و چه بسا در بخشی از آن ها دیدگاه ها و نارضایتی ها وارد باشد؛ ولی ممکن است برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی از روند نارضایتی بیشتری برخوردار باشند و بعضی از نارسایی ها را ناشی از قوانین دینی بدانند و درنتیجه اشکالات خویش را متوجه دین بکنند. البته کارآمدی دین بحثی است و کارآمدی برخی از مدیران بحث دیگر. اتفاقاً در برخورد با تعدادی از این جوانان و گفتگو با آنان تصریح کرده اند که اشکالات آنان نه به اصل دین، بلکه به مدیران و کارگزاران برمی گردد.
بنابراین جوانان کشور از بهترین جوانان از حیث سلامت فکری، روحی و دینی می باشند و سرمایه گذاری دشمنان دین و کشور، برای تسخیر این دژ مستحکم و انحراف جوانان گواهی است بر مدعای ما که البته موفق نخواهند شد.
به هرحال دین گریزی عوامل متعددی دارد، ازجمله:
1- روند تغییر ارزش ها: پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران بازسازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی واجتماعی درپیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخص های مطلوب گردید، به گونه ای که توسعه نتایجی ازقبیل تغییر ارزش ها را نیز درپی داشت. توضیح اینکه اقدامات اقتصادی- نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف (واردات، تبلیغات، مراکز تجاری و...) فرایند قوی تولید نیاز در مردم درپیش گرفته شد. درنتیجه سطح نیاز قالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان، با موانع اساسی روبه رو شدند.
از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول با ارزش شد. ازطرف دیگر، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد، گرایش بارز بعضی از مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه، موجب شد که مردم ارزش های جدید را تأیید شده (هنجار) و جستجوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع ببینند! بنابر این پول جویی به ارزش غالب تبدیل شد و حداقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمی داد، ارزشهای دیگر را تحت الشعاع قرارداد. در نتیجه این فرآیندها ارزش های اجتماع، از سنتی به سوی مدرن، از ساده زیستی به تجمل، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سودجویی فردی و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فرد گرایی و ازارزش دین و خدا به ارزش پول و دنیا حرکت کرد ند.(1)
2- مشکلات پس از انقلاب : مشکلاتی (مانند جنگ تحمیلی و توجه به مسائل امنیتی و دفاعی
و ...) که نتیجه طبیعی آن فقدان برنامه ریزی های دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت
۱۴.۴k
۳۰ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.