چی میشد اون دستای کوچیکو گرم
چی میشد اون دستای کوچیکو گرم
رو سرم دسته نوازش میکشید
بستر تنهایو سرد منو
بوسه گرمی به اتش میکشید
چی میشد تو خونه ی کوچیک مَن
غنچه های گل غم وا نمیشد
چی میشد هیچکَسی تنها نمیزاشت
جز خدا هیچ کسی تنها نمیشد
من هنوز دربه در شهر غمم
شبم از هرَچه شبه سیاه تره
زندگی زندون سرد کینه هاست
رو دلم زخم هزارتا خنجره
من هنوز دربه در شهر غمم
شبم از هرچه شبه سیاه تَره
زندگی زندون سرد کینه هاست
رو دلم زخم هزارتا خنجره ..
#داریوش
رو سرم دسته نوازش میکشید
بستر تنهایو سرد منو
بوسه گرمی به اتش میکشید
چی میشد تو خونه ی کوچیک مَن
غنچه های گل غم وا نمیشد
چی میشد هیچکَسی تنها نمیزاشت
جز خدا هیچ کسی تنها نمیشد
من هنوز دربه در شهر غمم
شبم از هرَچه شبه سیاه تره
زندگی زندون سرد کینه هاست
رو دلم زخم هزارتا خنجره
من هنوز دربه در شهر غمم
شبم از هرچه شبه سیاه تَره
زندگی زندون سرد کینه هاست
رو دلم زخم هزارتا خنجره ..
#داریوش
۲.۴k
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.