.
.
چرا "مهدی" غذایش را نمی خورد!؟
ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن.
رفتم تا از آشپزخانه چیزی برای سفره بیارم.
چند دقیقه طول کشید.
تا برگشتیم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم.
این قدر کارش زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده بود.
راوی: همسر شهید
شادی روح شهید مهدی زین الدین صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
التمـــاس دعــــا
چرا "مهدی" غذایش را نمی خورد!؟
ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن.
رفتم تا از آشپزخانه چیزی برای سفره بیارم.
چند دقیقه طول کشید.
تا برگشتیم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم.
این قدر کارش زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده بود.
راوی: همسر شهید
شادی روح شهید مهدی زین الدین صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
التمـــاس دعــــا
۱.۴k
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.