جوابها
جوابها
1-1- بلگ: همان برگ است. قاعده تبدیل ر به ل (در لهجه اصفهانی "ر" معمولا به "ل" تبدیل میشود)
2- حَسِجّلال: حاج سید جلال (قاعده ادغام بنیادی).
3- آلاشغال: معرب آشغال بوده که به مرور اَل به آل تبدیل شده. مثال: بیا بریم ناهار بخوریم. وای نه یه زا آلاشغال خوردم تو دلم انقلابه.
4- سِگاسوتا: در اصطلاح به عده زیاد گفته میشود. دقت شود که سو در سگاسوتا کشیده خوانده شود. مثال وای خره نبودی بیبینی طرف سِگاسوتاشم اوورده بود. یعنی اینکه هر چی آدم داشت برداشته بود اوورده بود.
5- زِرزِمین: زیرزمین
6- شبی چراغی: تا قبل از ساعت 12 شب، تا وقتی چراغها روشنند.
7- چُماله: همون مُچاله تهرونی 8- حَج مَن باقر: حاج محمد باقر. قاعده یرملون در زبان اصفهانی
9- وَلَحظا: از لحظه میاد. مثال: خِرندیده همِشا تو کوچا ولحظا میزِند. یعنی همش تو کوچه ها الاف میگرده. خِر همون خیره
10- آونگون: آویزون
11- بولونی: خمره. گاهی جهت ابراز محبت به دیگران هم به کار میزود. مثال: بولونی پَ کوجای پَ؟ (معادل عبارت"پس کجایی عزیزم؟" در تهران).
12- بلکی: شاید
13- چرکوندی: همان چرک است که بار تنفری زیادتری دارد. مثال: دِ آره دِ جونم مرگ شده با یه زا لباسی چرکوندی اومِده بود.
14- گودالی: چاله و گودال تحقیر شده
15- قیلاگونی: قیر و گونی. قیل همان قیر است. قاعده تبدیل ر به ل. مثال: این چای چرا قیله؟ یعنی چرا اینقدر چایی سنگینه که رنگش مثل قیر شده؟
16- سُکِّربیت: چوب کبریت
17- دَمادولا: نزدیکیها. مثال: لباسای من کو؟ همین دمادولاس
18- حَبّاد: حبیب آباد. مکانی نزدیک اصفهان. قاعده اضمحلال 5 حرف در یک تشدید
19- ورمالیدند: رفتند. مثال: چوریا ورمالیدن تو سیبه یعنی جوجه ها داخل بن بست رفتند. مثال: وَپِّریده پاچاشا ورمالیدس. یه اصطلاحیه در مورد شلوارای برمودا
20- مادی: جوی آب.. در اصفهان مواقعی که از واژه مادی استفاده نمیشود از واژه جوق یا جوقچی استفاده میشود.
21- چیویلی: چرکوندی
22- لا ماشین: در اصطلاح همان زیر ماشین است. حسن رفت لا ماشین یعنی ماشین بهش زد (تصادف کرد)
2- 1- چَکی لُپ: دهان. مثال: هر چی از چکی لپش دراومد نثاری ما کرد.
2- گُرته (گُرده قاعده تبدیل د به ت): پشت و کمر
3-: سَکا سینه: سر و سینه با هم. سکا سینِم گرفتس.
4- سَکاصورت: صورت
5- گیسی: ماهیچه شانه و گردن. مثال: خره اینقدِه تا تو این گیسییام درد میکوند که اَلاَمانما بریدس... با گیسو اشتباه نشود.
6- چکاچیویل: صورت. مثال: آب اِز چکاچیویلش سرِزیرس عامو. (سرازیر)
7- ناقولوسی: نای و یا همان خرخره. مثال: اتوبوسِ تا تو ناقولوسیش پر کردس.
8- گُلی کمر خنجر: مهره های آخر ستون فقرات.. یه جمله معروف هم هست که میگه: اِگه این کارا بوکونی گلی کمر خنجرد میشکِنِد. یعنی انگار این کار برات خیلی سخته.
3- 1- کمرم شیت شد: کمرم داغون شد. شیت احتمالا از واژه شِت فرنگی گرفته شده.
2- سرم بانگس: سرم درد میکنه. از بنگ میاد.
3- دلم انقلابس: همون تو دلم چمچماله یا وضعیت مزاجیم خوب نیست.
4- زیرو رو میزِنم: نوعی از انقلاب دل که پیشرفت کرده و اعضا مجاور را تحت تاثیر قرار داده.
5- دلمالِش: یه نوع خاصی از حالات نامساعد مزاجی که بیشتر در مواقع ازدواج پیش میاد.
6- توتولی: زگیل. من واقعا دیگه نمیدونم این واژه از کجا اومده شرمنده!!!
4 -1- الای آکِله بیگیری: آکله به معنی: خوره. یعنی الهی مرض خوره بگیری.
2- بادی یامان بیگیری ایشالله: این دعا در مواقعی که کسی زیاد داد و فریاد میکند بکار میرود. یامان از یمن میاد. باد یمنی تبدیل شده به: باد یمانی, وبعد به باد یامان.. و آن مرضی باشد شبیه خناق که گلو باد میکند و راه نفس بسته میشود. در برخی مواقع یامان حذف می شود و داریم الای باد کنی.
3- الای بالا پر بِزِنی: یعنی بال بال کنی و بمیری یه چیزی شبیه خروس. الهی جون بکنی و بمیری.
4- الای سه قلی بودی: وقتی کسی یک مزه بیمزه میندازه به جای اینکه به طعنه بگن ماشالله چقدر تو خوشمزهای میگن ایشالله سه قلی (سه قلو) بودی یا به شکل مختصر شالّا سه قلی بودی. یعنی یه قل کمه برای اینکه همچین مزه هایی بریزه. در واقع نوعی تحقیر پشت پرده داره.
5- تیری غیب بخوری ایشالله: معنی واضح است امیدوارم هیچ وقت همچین تیری نخورین.
6- تیری اَجل خورده: در این جمله دعایی فرض بر این است که تیر به شما اصابت کرده.
7- توپ تو شیکمد برد: در مواقعی که فردی زیاد غذا بخورد بکار میرود. از دیگر جملات دعایی مشابه میتوان به الای کارت بخوری (کارت همان کارد است قاعده تبدیل د به ت)اشاره کرد.
8- الای بُپُکی: الهی بترکی. تقریبا در هر موقعیتی به کار میرود.
نکته: دقت شود که اصولا در اصفهان (بد اصفهانیاشون البته) نسبت جمله دعایی مثبت به جمله دعایی منفی تقریبا صفر است.
5-
1-1- بلگ: همان برگ است. قاعده تبدیل ر به ل (در لهجه اصفهانی "ر" معمولا به "ل" تبدیل میشود)
2- حَسِجّلال: حاج سید جلال (قاعده ادغام بنیادی).
3- آلاشغال: معرب آشغال بوده که به مرور اَل به آل تبدیل شده. مثال: بیا بریم ناهار بخوریم. وای نه یه زا آلاشغال خوردم تو دلم انقلابه.
4- سِگاسوتا: در اصطلاح به عده زیاد گفته میشود. دقت شود که سو در سگاسوتا کشیده خوانده شود. مثال وای خره نبودی بیبینی طرف سِگاسوتاشم اوورده بود. یعنی اینکه هر چی آدم داشت برداشته بود اوورده بود.
5- زِرزِمین: زیرزمین
6- شبی چراغی: تا قبل از ساعت 12 شب، تا وقتی چراغها روشنند.
7- چُماله: همون مُچاله تهرونی 8- حَج مَن باقر: حاج محمد باقر. قاعده یرملون در زبان اصفهانی
9- وَلَحظا: از لحظه میاد. مثال: خِرندیده همِشا تو کوچا ولحظا میزِند. یعنی همش تو کوچه ها الاف میگرده. خِر همون خیره
10- آونگون: آویزون
11- بولونی: خمره. گاهی جهت ابراز محبت به دیگران هم به کار میزود. مثال: بولونی پَ کوجای پَ؟ (معادل عبارت"پس کجایی عزیزم؟" در تهران).
12- بلکی: شاید
13- چرکوندی: همان چرک است که بار تنفری زیادتری دارد. مثال: دِ آره دِ جونم مرگ شده با یه زا لباسی چرکوندی اومِده بود.
14- گودالی: چاله و گودال تحقیر شده
15- قیلاگونی: قیر و گونی. قیل همان قیر است. قاعده تبدیل ر به ل. مثال: این چای چرا قیله؟ یعنی چرا اینقدر چایی سنگینه که رنگش مثل قیر شده؟
16- سُکِّربیت: چوب کبریت
17- دَمادولا: نزدیکیها. مثال: لباسای من کو؟ همین دمادولاس
18- حَبّاد: حبیب آباد. مکانی نزدیک اصفهان. قاعده اضمحلال 5 حرف در یک تشدید
19- ورمالیدند: رفتند. مثال: چوریا ورمالیدن تو سیبه یعنی جوجه ها داخل بن بست رفتند. مثال: وَپِّریده پاچاشا ورمالیدس. یه اصطلاحیه در مورد شلوارای برمودا
20- مادی: جوی آب.. در اصفهان مواقعی که از واژه مادی استفاده نمیشود از واژه جوق یا جوقچی استفاده میشود.
21- چیویلی: چرکوندی
22- لا ماشین: در اصطلاح همان زیر ماشین است. حسن رفت لا ماشین یعنی ماشین بهش زد (تصادف کرد)
2- 1- چَکی لُپ: دهان. مثال: هر چی از چکی لپش دراومد نثاری ما کرد.
2- گُرته (گُرده قاعده تبدیل د به ت): پشت و کمر
3-: سَکا سینه: سر و سینه با هم. سکا سینِم گرفتس.
4- سَکاصورت: صورت
5- گیسی: ماهیچه شانه و گردن. مثال: خره اینقدِه تا تو این گیسییام درد میکوند که اَلاَمانما بریدس... با گیسو اشتباه نشود.
6- چکاچیویل: صورت. مثال: آب اِز چکاچیویلش سرِزیرس عامو. (سرازیر)
7- ناقولوسی: نای و یا همان خرخره. مثال: اتوبوسِ تا تو ناقولوسیش پر کردس.
8- گُلی کمر خنجر: مهره های آخر ستون فقرات.. یه جمله معروف هم هست که میگه: اِگه این کارا بوکونی گلی کمر خنجرد میشکِنِد. یعنی انگار این کار برات خیلی سخته.
3- 1- کمرم شیت شد: کمرم داغون شد. شیت احتمالا از واژه شِت فرنگی گرفته شده.
2- سرم بانگس: سرم درد میکنه. از بنگ میاد.
3- دلم انقلابس: همون تو دلم چمچماله یا وضعیت مزاجیم خوب نیست.
4- زیرو رو میزِنم: نوعی از انقلاب دل که پیشرفت کرده و اعضا مجاور را تحت تاثیر قرار داده.
5- دلمالِش: یه نوع خاصی از حالات نامساعد مزاجی که بیشتر در مواقع ازدواج پیش میاد.
6- توتولی: زگیل. من واقعا دیگه نمیدونم این واژه از کجا اومده شرمنده!!!
4 -1- الای آکِله بیگیری: آکله به معنی: خوره. یعنی الهی مرض خوره بگیری.
2- بادی یامان بیگیری ایشالله: این دعا در مواقعی که کسی زیاد داد و فریاد میکند بکار میرود. یامان از یمن میاد. باد یمنی تبدیل شده به: باد یمانی, وبعد به باد یامان.. و آن مرضی باشد شبیه خناق که گلو باد میکند و راه نفس بسته میشود. در برخی مواقع یامان حذف می شود و داریم الای باد کنی.
3- الای بالا پر بِزِنی: یعنی بال بال کنی و بمیری یه چیزی شبیه خروس. الهی جون بکنی و بمیری.
4- الای سه قلی بودی: وقتی کسی یک مزه بیمزه میندازه به جای اینکه به طعنه بگن ماشالله چقدر تو خوشمزهای میگن ایشالله سه قلی (سه قلو) بودی یا به شکل مختصر شالّا سه قلی بودی. یعنی یه قل کمه برای اینکه همچین مزه هایی بریزه. در واقع نوعی تحقیر پشت پرده داره.
5- تیری غیب بخوری ایشالله: معنی واضح است امیدوارم هیچ وقت همچین تیری نخورین.
6- تیری اَجل خورده: در این جمله دعایی فرض بر این است که تیر به شما اصابت کرده.
7- توپ تو شیکمد برد: در مواقعی که فردی زیاد غذا بخورد بکار میرود. از دیگر جملات دعایی مشابه میتوان به الای کارت بخوری (کارت همان کارد است قاعده تبدیل د به ت)اشاره کرد.
8- الای بُپُکی: الهی بترکی. تقریبا در هر موقعیتی به کار میرود.
نکته: دقت شود که اصولا در اصفهان (بد اصفهانیاشون البته) نسبت جمله دعایی مثبت به جمله دعایی منفی تقریبا صفر است.
5-
۴.۵k
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.