عاشقانه ای تقدیم به یل عرب، امیرالمؤمنین حیدر(ع)
عاشقانه ای تقدیم به یل عرب، امیرالمؤمنین حیدر(ع)
بسم الله الملک القدوس
.
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ
.
ایام میلاد تفسیر نقطه تحت "بأ" بسم الله، فخر المسلمین، فاتح بدر و خیبر، یل بی همتای عالم، امام العارفین، بابا علی علیه السلام تبریک و تهنیت باد.
برای علی (ع) که می نویسم، دست می لرزد! من کجا؟ توصیف علی کجا؟
دل نوشت: یا علی گو...
.
علی جان! از کجا گویم و بنویســــــم؟
.
از شجاعت شما بنویســــــم؛ آن هنگام که در شب لیلَة المبیت در بستر پیامبر آرمیدی؟
یا از ثواب اعمالت گویم؛ که پیامبر فرمود،«ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین»؟
.
از اعجاز کلامت گویـــــــــــــم؛ آن هنگام که در عاشقانه کمیل عرضه داشتی؛ الهی، صبر می کنم بر عذابت! اما چگونه بر دوری تو صبر کنم؟
یا از مظلومیت و صبرت بنویســــــــم؛ آن هنگام که در توصیف سکوت بعد از رحلت جانسوز نبی مکرم اسلام، فرمودی: صَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَدْیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجیً.
.
از قدرت شما بنویســــــــم؛ آن هنگام که درب خیبر را از جای درآوردی؟
یا از جانبازیهایت گویــــــــم؛ آن هنگام که در یکی از جنگها تا هفتاد زخم بر پیکر نازنین شما وارد شد؟
.
از عدالت شما بنویســــــــــــم؛ آن هنگام که شمع بیت المال را خاموش کردی؟
و یا از حقانیت شما بگویــــــــم؛ آن هنگام که رسول خدا (ص) در وصف شما فرمود: علی مع الحق والحق مع علی،
.
.
اما
اما! زبان و قلم قاصر است از توصیف شما
این همه سال میگذرد؛ ولی تمام ابعاد شخصیت شما شناخته نشده و بنازم به پیامبر نور و رحمت که فرمود؛ لا یعرفک الّا اللّه و انا؛
.
.
علی جان!
آقا جان!
مولا جان!
.
شما مظهر وحدت جامعه اسلامی هستید، اما چه کج اندیشند معدود افرادی که نام شما را وسیله ای برای افتراق در جامعه اسلامی می دانند و این روزها هرچه زعیم عالیقدرمان امام سید علی آقای خامنه ای می گوید: "دشمن واقعی را ببینید" باز هم عده ای در مقابل نص صریح، اجتهاد میکنند و بر طبل اختلاف بین شیعه و سنی می دمند.
علی جان! تورا به جان صدیقة الشهیدة، فاطمة الزهرا، سلام الله علیها، دلهای مارا با نور معرفتت روشن گردان.
امیری علی(ع) و نعم الامیر،
.
بعون الله الملک الرحمن الرحیم
!!!عباس!!!(بابای ترنم)
حوالی ساعت 6:00 صبح چهل و سومین بهار 1394 تهران
.
پی نوشت:
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
.
.
بعد از تحریر: روز پدر و معلم مبارک باد.
بسم الله الملک القدوس
.
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ
.
ایام میلاد تفسیر نقطه تحت "بأ" بسم الله، فخر المسلمین، فاتح بدر و خیبر، یل بی همتای عالم، امام العارفین، بابا علی علیه السلام تبریک و تهنیت باد.
برای علی (ع) که می نویسم، دست می لرزد! من کجا؟ توصیف علی کجا؟
دل نوشت: یا علی گو...
.
علی جان! از کجا گویم و بنویســــــم؟
.
از شجاعت شما بنویســــــم؛ آن هنگام که در شب لیلَة المبیت در بستر پیامبر آرمیدی؟
یا از ثواب اعمالت گویم؛ که پیامبر فرمود،«ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین»؟
.
از اعجاز کلامت گویـــــــــــــم؛ آن هنگام که در عاشقانه کمیل عرضه داشتی؛ الهی، صبر می کنم بر عذابت! اما چگونه بر دوری تو صبر کنم؟
یا از مظلومیت و صبرت بنویســــــــم؛ آن هنگام که در توصیف سکوت بعد از رحلت جانسوز نبی مکرم اسلام، فرمودی: صَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَدْیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجیً.
.
از قدرت شما بنویســــــــم؛ آن هنگام که درب خیبر را از جای درآوردی؟
یا از جانبازیهایت گویــــــــم؛ آن هنگام که در یکی از جنگها تا هفتاد زخم بر پیکر نازنین شما وارد شد؟
.
از عدالت شما بنویســــــــــــم؛ آن هنگام که شمع بیت المال را خاموش کردی؟
و یا از حقانیت شما بگویــــــــم؛ آن هنگام که رسول خدا (ص) در وصف شما فرمود: علی مع الحق والحق مع علی،
.
.
اما
اما! زبان و قلم قاصر است از توصیف شما
این همه سال میگذرد؛ ولی تمام ابعاد شخصیت شما شناخته نشده و بنازم به پیامبر نور و رحمت که فرمود؛ لا یعرفک الّا اللّه و انا؛
.
.
علی جان!
آقا جان!
مولا جان!
.
شما مظهر وحدت جامعه اسلامی هستید، اما چه کج اندیشند معدود افرادی که نام شما را وسیله ای برای افتراق در جامعه اسلامی می دانند و این روزها هرچه زعیم عالیقدرمان امام سید علی آقای خامنه ای می گوید: "دشمن واقعی را ببینید" باز هم عده ای در مقابل نص صریح، اجتهاد میکنند و بر طبل اختلاف بین شیعه و سنی می دمند.
علی جان! تورا به جان صدیقة الشهیدة، فاطمة الزهرا، سلام الله علیها، دلهای مارا با نور معرفتت روشن گردان.
امیری علی(ع) و نعم الامیر،
.
بعون الله الملک الرحمن الرحیم
!!!عباس!!!(بابای ترنم)
حوالی ساعت 6:00 صبح چهل و سومین بهار 1394 تهران
.
پی نوشت:
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
.
.
بعد از تحریر: روز پدر و معلم مبارک باد.
۳.۳k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.