سهراب سپهری) صبح امروزکسی گفت به من: تو چقدر تنهایی! گفتم
سهراب سپهری) صبح امروزکسی گفت به من: تو چقدر تنهایی! گفتمش در پاسخ: تو چقدر حساسی؛ تن من گر تنهاست، دل من با دلهاست، دوستانی دارم بهتر از برگ درخت که دعایم گویند و دعاشان گویم، یادشان دردل من، قلبشان منزل من...! صافی آب مرا یادتو انداخت،رفیق! تو دلت سبز، لبت سرخ، چراغت روشن! چرخ روزیت همیشه چرخان! نفست داغ، تنت گرم دعایت با من...!!!
۱.۶k
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.