یکی از انگیزه های مهم برای ایجاد رابطه با جنس مخالف، پاسخگویی به نیازهای روانی، عاطفی و غریزی است تنها با گفتگو، معاشرت ، همنشینی وایجاد رابطه با جنس مخالفش آروم میگیره.و بنا به دستور شرع مقدس پاسخگویی به نیازهای عاطفی و غریزی و تمایل و گرایش درونی به جنس مخالف تنها و تنها باید با ازدواج تامین شه و بدون عقد قرار داد بین دختر و پسر و جاری شدن سیغه ی عقد، هر گونه ارتباط جدی و انس و صمیمیت و معاشرت نادرست و گناه طلقی میشه، بنا بر این دختر و پسر میتونن بعد از بلوغ عقلی و جسمی و کسب آگاهی های لازم، به شرط یافتن یار موافق و مناسب برای تامین این نیازها از یک طرف و آلوده نشدن به گناه از طرف دیگر ازدواج کنن !
پیامد های منفی این رابطه ها :.
1. جاذبه های مانع شناخت :
وقتی شما در مسیر تاریکی حرکت میکنین، برای اینکه زمین نخورین یا به بیراهه نرین نیازمند نور و چراغ هستین،مثلا چراغ قوه ای میگیرید دستتون و حرکت میکنید، روشنه که هرچی نور این چراغ بیشتر باشه حرکت شما مطمئن تره هم پیش پاتون روشنه هم مسیر بیشتری رو میبینید
حالا هر عاملی که نور این چراغ رو کم کنه حرکت شما رو با خطر بیشتر مواجه میکنه درسته ؟
حالا اگر شما میخواید در مورد دختری یا پسری شناخت پیدا کنید که بفهمید ایا این فرد مناسب برای زندگی و ازدواج هست تناسبی با من داره یا نه آیا میتونم باهاش زندگی گرم و صمیمانه ای داشته باشم، نیاز به تفکر و تعقل زیـــاد دارید و نور عقلتون باید به قدری زیاد باشه که زوایای پنهان و آشکار رو شناسای کنه و از رفتارهای ظاهری و نیت های درونی طرف مقابل با خبر بشه.
حتما قبول دارید که شناخت یک انسان از شناخت اشیاء سخت تره و دید و بصیرت بیشتری میخواد در این شرایط باید خیلی مراقب باشیدکه چیزی نور عقلتون رو ضعیف نکنه و مانع و حجابی برای دیدن چیزی که باید ببینید نشه، هر عاملی که مانع تفکر و تعقل جدی در شما بشه زندگیه شما رو دستخوش ناگواری ها و سختی های فراوانی میکنه و پشیمونی های عمیقی در پی داره.
اما چه چیزی مانع تعقل و در نهایت شناخت درست و دقیق یک نفر میشه ؟ چیه که نور عقل آدم رو در این شرایط ضعیف و کور میکنه ؟
واقعیت اینه که خدای مهربون بین دو جنس مخالف جاذبه های قرار داده ، جاذبه و گرایش جدی و انکار ناپذیر، این تمایل و گرایش چیزی نیست که بخوایم واسه همدگیه اثباتش کنیم یا براش دلیل و مدرک بیاریم همه ما این جاذبه رو حس کردیم. و البته این جاذبه از جمله الطاف و موهبتهای الهیه و هرگز نباید اون رو نقطه ضعفی برای خودمون بدونیم، تمایل به ازدواج زندگی مشترک به میزان چشمگیر به همین جاذبه وابسته است.
این جاذبه و تمایلا در جوانی به اوج خودش میرسه، تا جای که گاهی دختر و پسر رو بعد از مدتی ارتباط به جایی میرسونه که میگن "من به شدت به اون وابسته شدم".
متاسفانه این جاذبه های انکار ناشدنی بیشترین اثر منفی رو بر قدرت تفکر و تعقل میزاره و هرچی این رابطه جدی تر و طولانی تر باشه قدرت دید کمتر میشه بطوری که امکان داره دید عقل کاملا کور بشه، تا جایی که وقتی به دختر خانمی میگی "اون پسری که باهاش دوستی این عیب آشکار و برجسته رو داره" یا اصلا ب چشمش نمیاد و انکار میکنه یا با دیده اغماض نگاه میکنه که "مسئله ی مهمی نیست، به این شدت هم که میگید نیست ... انشالله درست میشه به مرور زمان درست میشه."
وقتی به پسری عیب روشن و بزرگ دختری رو میگی، جبهه میگیره و حتی گاهی با پرخاش شما رو متهم به بدبینی میکنه .
در حقیقت جاذبه ها و تمایلات و هیجانات و عواطف این جوون را به نقطه ای میرسونه که ضعف های بزرگ رو یا کوچیک و قابل گذشت میبینه یا اصلا ضعف نمیدونه .
اگر شما عقیده دارین که برای شناخت بیشتر همسر آیندتون، با این دختر یا پسر (چند هفته ای، چند ماهی) دوست باشین تا توی این رفت و آمدا و صحبتا بشناسیدش، مطمئن باشید اصلا همچین اتفاقی نمیفته بلکه ارتباط شما بیشتر شناخت واهمی میده و شما رو به اشتباه میندازه. در حقیقت شما اول رابطه ای رو بوجود میارید، هیجانات و عواطف رو تحریک میکنید و در نتیجه گسترش این رابطه اون رو به اوج میرسونین و بعد در چنین شرایطی میخواید عقلا بررسی کنین که اون فرد مناسبی برای ازدواج هست یا نه!! در این زمان دچار چنان تعلق خاطر و وابستگی عاطفی شدیدی میشید که دیگه نمیتونید درست فکر کنید.
دقت کنید با شما که عقیده دارین باید اول طرفتون رو خوب بشناسید و بعد ازدواج کنید صد در صد موافقم و شما رو به سبب داشتن این باور درست تحسین میکنم ، اما به همین شدت هم میگم که دوستی قبل از ازدواج به واسطه همین جاذبه های کور کننده هرگز روش درستی برای شناخت نیست و ابدا نمیشه بهش اعتماد کرد. اگر شما به کسی بگید از این فروشگاه با چشم بسته یه لباس با کیفیت عالی انتخاب کن ، چقدر احتمال میدید انتخاب شایسته
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.