چقدر دوست دارم دوست داشتنت را...
چقدر دوست دارم دوست داشتنت را...
دوست داشتن تویی که ممنوع ترینی برای من...
چقدر دلم هوایت را دارد...
هوایی تویی که حق نفس کشیدن در هوایت را ندارم چقدر ارامش میدهی به من...
تویی که حق ارامش گرفتن از وجودت را ندارم
چقدر زیبا نوازش میکنی روحم را...
تویی که حق نوازش روحت را ندارم...چقدر خوب است بودنت...
تویی که حق با تو بودن را ندارم
به یادت وبرایت نوشتن زیباست...بخوان و دم مزن...بدان....فقط بدان که...میخواهمت..میدانم که میدانی...
دلم بی اختیار برایت تنگ میشود...میگیرد...فریادمی کند...میتپد..وباز تنگ ...
دوست داشتن تویی که ممنوع ترینی برای من...
چقدر دلم هوایت را دارد...
هوایی تویی که حق نفس کشیدن در هوایت را ندارم چقدر ارامش میدهی به من...
تویی که حق ارامش گرفتن از وجودت را ندارم
چقدر زیبا نوازش میکنی روحم را...
تویی که حق نوازش روحت را ندارم...چقدر خوب است بودنت...
تویی که حق با تو بودن را ندارم
به یادت وبرایت نوشتن زیباست...بخوان و دم مزن...بدان....فقط بدان که...میخواهمت..میدانم که میدانی...
دلم بی اختیار برایت تنگ میشود...میگیرد...فریادمی کند...میتپد..وباز تنگ ...
۱.۵k
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.