نظرات عثمانیان در مورد ترک و زبان ترکی
نظرات عثمانیان در مورد ترک و زبان ترکی
فیروز منصوری
نـدر بلـد نمیسن عالم ده ترکی ................. اولا اگننده کورکی باشده بورکی
نه مـذهب بیله نـه دیـن و دیانت ................. یومز یوزین نه آبدست و طهارت
مثل دربـونی دیـرلـر اهل مذهب .................. عوان چـوپان شرندن صاقلایارب
ترجمة تعریف اخیر: کیست: میدانید در عالم، چه کسی ترک است؟ آنکه پوستین به تن دارد و کلاه به سر. نه مذهب میشناسد نه دین و دیانت، صورتش را نمیشوید. آبدست و طهارت نمیگیرد. اهل مذهب چنین مثل میزنند که: «خداوندا، ما را از شرّ چوپان ظالم و زجرکننده مصون و محفوظ بدار».(١)
اولین دیوان شعر بسط ترکی (عاری از فارسی و عربی) را نظمی ادرنهای (فوت 962 هـ.) با نام مجمعالنظایر نوشته، و فوأد کوپرولوزاده با انتشار آن، رساله ملی ادبیات جریاننک ایلک مبشرلری را تنظیم نموده و به نقد و بررسی دیوان پرداخته است. در عزلهای 75 و 274 شاعر واژة ترکی را به معنی ظالم و بیرحم، روستایی جاهل، خشن و کلفت (قاباسابا) به کار برده است. کوپرولو توضیح میدهد که استعمال اینگونه اصطلاحات بنا به تلقینات عمومی آن دوره، امری طبیعی به نظر میرسد.(٢)
فضولی بغدادی که با نظمی ادرنهای معاصر بود، عقیده داشته که، لفظ ترکی به دشواری نظم میپذیرد و در صورت ترکیب، اکثر الفاظش نامربوط و ناهموار از آب درمیآید. از مقدمة حدیقه السعداءِ فضولی:
... اگر چه عبارت ترکیده بیان واقع دشوار در، زیرا اکثراً الفاظی رکیک و عباراتی ناهموار در. امید در که همت اولیا اتمامنه مساعدت و انجامنه معاونت قیله.
از منظومة دیوان فضولی:
اول سببدن فارسی لفظیله چو قدر نظم کیـم // نظم نازک تـرک لفظیله ایکن، دشوار اولور
لهجه ترکی قبـول نظـم و تـرکی ایه یـوب //اکثر الفاظی نـامـربـوط و ناهمـوار اولـور
بنده توفیق اولسه بـر دشـواری آسان ایلـرم // نوبهار اولغاج دیکندن برگ گل اظهار اولور
پروفسور مصطفی آقداغ، تاریخهای هشت بهشت ادریسی بدلیسی و تاجالتواریخ خواجه سعدالدین را، در زمینة بدگویی از ترکان، کمتر از تألیفات ابن بیبی و محمود اَقسرائی نمیداند. (٣)
مصطفی عالی، مورخ مشهور عثمانی مجلدات کنهالاخبار را بین سالهای 1000 تا 1007 هجری نوشته است. در جلد سوم تاریخ مزبور، در فصل «ترک و تاتار»، تکران با لقفظ: «کویلر ـ آنلایشنیر، ماناوا» تحقیر شدهاند، به طوری که دربارة فصل مذکور کتاب وی، مقالههای انتقادی انتشار یافته است. در صفحات 48، 49، 50، 55 و 60 کتاب موائدالنفائس فی قواعدالمجالس نیز، شعر و موسیقی و بعضی رفتار ترکان، با حقارت و بدبینی به قلم آمده است.
این روش بیمارگونه، بعد از قرن دهم هجری هم ادامه داشته، سلاطین آل عثمان و حاکمان آن دوران، نه تنها حکومت و دولت را به نام «عثمانلی» میشناختند، بلکه زبان، ملیت، و سرزمین پهناور و چندصدسالة امپراتوری را هم «عثمانی» خوانده، مردم کشور را به صنفهای شهری و روستایی طبقهبندی و شناسایی کردند. شهری را «عثمانلی» و روستایی را «ترک» نام نهادند. این دوگانگی و پندار اجتماعی چندان عمیق و دوام پیدا کرد که در امثال و آثار شفاهی عامه راه یافت و جزو «آتالارسوزی» به صورتها زیر در بین مردم رایج گشت و به سینهها نشست:
«عثمانلییی آت بیکار، تورکوعنا»(٤)
این مفهوم: «عثمانی را اسب بر زمین میزند و ترک را عنا»، در کتاب دیگر به گونة زیر ثبت شده است:
«شهرلییی آدییکار، کویلونو عناد»(٥)
در این امثال، عثمانلی با شهرلی، و تورک با کویلو، مقابله شدهاند. علاوه بر نمونههای فوق، در مثل زیر هم، عثمانی با روستایی دو صنف جداگانه معرفی شدهاند:
«کویلو بیربیرینه دو شمز سه، عثمانلی نوکلاییه مز»(٦)
براساس این تبلیغات و تلقینات، تبخیر و تفاخر نصیب عثمانلی (شهری) افتاد، تحقیر و توهین را متوجه ترک (روستایی) نمودند.
کتاب منتخبات ضروب امثال ترکیه به قلم احمد وفیق پاشا، در مقالات ضیاءگوگ آلپ مورد بررسی قرار گرفته و نسبت به امثال بدگویی از ترکان، اعتراض و انتقاد شده است. دکتر زکی اردوغموش، نوشتههای مربوط به مسائل فرهنگ اجتماعی گوگ آلپ را تجزیه و تحلیل نموده و در مقالة خود نمونههایی از امثال کتاب احمد وفیق پاشا را هم آورده است. بدین شرح:
1- تورک آتینا بینینجه، بیاولدوم سانور
2- تورک اولانا شهرایچی زهر اولور
3- تورک دانشمند اولور، آدام اولماز
4- تورک نه ییلیر بایرامی، لقلق ایچر آیرانی
5- تورکه بیلیک ورمیشلر، اونجه بابا سنی اولدور موش
6- تورکونو درنگی اولماز
7- تورکون عقلی صونرادان گلیر
8- تورک و توسون چونکه دوغدو آنادان ـ اوگوت آلدی اشک ایله دانادان»(٧)
به جز کتاب وفیق پاشا، در دیگر مجموعهها امثال زیر ثبت و ضبط شده است:
آرکانی کورکه، قاپونی تور که آلیشتیر ما.(8)
ترج
فیروز منصوری
نـدر بلـد نمیسن عالم ده ترکی ................. اولا اگننده کورکی باشده بورکی
نه مـذهب بیله نـه دیـن و دیانت ................. یومز یوزین نه آبدست و طهارت
مثل دربـونی دیـرلـر اهل مذهب .................. عوان چـوپان شرندن صاقلایارب
ترجمة تعریف اخیر: کیست: میدانید در عالم، چه کسی ترک است؟ آنکه پوستین به تن دارد و کلاه به سر. نه مذهب میشناسد نه دین و دیانت، صورتش را نمیشوید. آبدست و طهارت نمیگیرد. اهل مذهب چنین مثل میزنند که: «خداوندا، ما را از شرّ چوپان ظالم و زجرکننده مصون و محفوظ بدار».(١)
اولین دیوان شعر بسط ترکی (عاری از فارسی و عربی) را نظمی ادرنهای (فوت 962 هـ.) با نام مجمعالنظایر نوشته، و فوأد کوپرولوزاده با انتشار آن، رساله ملی ادبیات جریاننک ایلک مبشرلری را تنظیم نموده و به نقد و بررسی دیوان پرداخته است. در عزلهای 75 و 274 شاعر واژة ترکی را به معنی ظالم و بیرحم، روستایی جاهل، خشن و کلفت (قاباسابا) به کار برده است. کوپرولو توضیح میدهد که استعمال اینگونه اصطلاحات بنا به تلقینات عمومی آن دوره، امری طبیعی به نظر میرسد.(٢)
فضولی بغدادی که با نظمی ادرنهای معاصر بود، عقیده داشته که، لفظ ترکی به دشواری نظم میپذیرد و در صورت ترکیب، اکثر الفاظش نامربوط و ناهموار از آب درمیآید. از مقدمة حدیقه السعداءِ فضولی:
... اگر چه عبارت ترکیده بیان واقع دشوار در، زیرا اکثراً الفاظی رکیک و عباراتی ناهموار در. امید در که همت اولیا اتمامنه مساعدت و انجامنه معاونت قیله.
از منظومة دیوان فضولی:
اول سببدن فارسی لفظیله چو قدر نظم کیـم // نظم نازک تـرک لفظیله ایکن، دشوار اولور
لهجه ترکی قبـول نظـم و تـرکی ایه یـوب //اکثر الفاظی نـامـربـوط و ناهمـوار اولـور
بنده توفیق اولسه بـر دشـواری آسان ایلـرم // نوبهار اولغاج دیکندن برگ گل اظهار اولور
پروفسور مصطفی آقداغ، تاریخهای هشت بهشت ادریسی بدلیسی و تاجالتواریخ خواجه سعدالدین را، در زمینة بدگویی از ترکان، کمتر از تألیفات ابن بیبی و محمود اَقسرائی نمیداند. (٣)
مصطفی عالی، مورخ مشهور عثمانی مجلدات کنهالاخبار را بین سالهای 1000 تا 1007 هجری نوشته است. در جلد سوم تاریخ مزبور، در فصل «ترک و تاتار»، تکران با لقفظ: «کویلر ـ آنلایشنیر، ماناوا» تحقیر شدهاند، به طوری که دربارة فصل مذکور کتاب وی، مقالههای انتقادی انتشار یافته است. در صفحات 48، 49، 50، 55 و 60 کتاب موائدالنفائس فی قواعدالمجالس نیز، شعر و موسیقی و بعضی رفتار ترکان، با حقارت و بدبینی به قلم آمده است.
این روش بیمارگونه، بعد از قرن دهم هجری هم ادامه داشته، سلاطین آل عثمان و حاکمان آن دوران، نه تنها حکومت و دولت را به نام «عثمانلی» میشناختند، بلکه زبان، ملیت، و سرزمین پهناور و چندصدسالة امپراتوری را هم «عثمانی» خوانده، مردم کشور را به صنفهای شهری و روستایی طبقهبندی و شناسایی کردند. شهری را «عثمانلی» و روستایی را «ترک» نام نهادند. این دوگانگی و پندار اجتماعی چندان عمیق و دوام پیدا کرد که در امثال و آثار شفاهی عامه راه یافت و جزو «آتالارسوزی» به صورتها زیر در بین مردم رایج گشت و به سینهها نشست:
«عثمانلییی آت بیکار، تورکوعنا»(٤)
این مفهوم: «عثمانی را اسب بر زمین میزند و ترک را عنا»، در کتاب دیگر به گونة زیر ثبت شده است:
«شهرلییی آدییکار، کویلونو عناد»(٥)
در این امثال، عثمانلی با شهرلی، و تورک با کویلو، مقابله شدهاند. علاوه بر نمونههای فوق، در مثل زیر هم، عثمانی با روستایی دو صنف جداگانه معرفی شدهاند:
«کویلو بیربیرینه دو شمز سه، عثمانلی نوکلاییه مز»(٦)
براساس این تبلیغات و تلقینات، تبخیر و تفاخر نصیب عثمانلی (شهری) افتاد، تحقیر و توهین را متوجه ترک (روستایی) نمودند.
کتاب منتخبات ضروب امثال ترکیه به قلم احمد وفیق پاشا، در مقالات ضیاءگوگ آلپ مورد بررسی قرار گرفته و نسبت به امثال بدگویی از ترکان، اعتراض و انتقاد شده است. دکتر زکی اردوغموش، نوشتههای مربوط به مسائل فرهنگ اجتماعی گوگ آلپ را تجزیه و تحلیل نموده و در مقالة خود نمونههایی از امثال کتاب احمد وفیق پاشا را هم آورده است. بدین شرح:
1- تورک آتینا بینینجه، بیاولدوم سانور
2- تورک اولانا شهرایچی زهر اولور
3- تورک دانشمند اولور، آدام اولماز
4- تورک نه ییلیر بایرامی، لقلق ایچر آیرانی
5- تورکه بیلیک ورمیشلر، اونجه بابا سنی اولدور موش
6- تورکونو درنگی اولماز
7- تورکون عقلی صونرادان گلیر
8- تورک و توسون چونکه دوغدو آنادان ـ اوگوت آلدی اشک ایله دانادان»(٧)
به جز کتاب وفیق پاشا، در دیگر مجموعهها امثال زیر ثبت و ضبط شده است:
آرکانی کورکه، قاپونی تور که آلیشتیر ما.(8)
ترج
۵.۷k
۲۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.