امام علی علیه السلام :
امام علی علیه السلام :
اَلنِّفاقُ عَلی اَرْبَعِ دَعائِمَ: عَلَی الْهَوی وَ الْهُوَیْنا وَ الْحَفیظَةِ وَ الطَّمَعِ. فَالْهَوی عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الْبَغْیِ وَ الْعُدْوانِ وَ الشَّهْوَةِ وَ الطُّغْیانِ؛ فَمَنْ بَغی کَثُرَتْ غَوائِلُهُ وَ تُخُلِّیَ مِنْهُ وَ قُصِرَ عَلَیهِ، وَ مَنِ اعْتَدی لَمْ یُؤْمَنْ بَوائِقُهُ وَ لَمْ یَسْلَمْ قَلْبُهُ وَ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَنْ لَمْ یَعْذِلْ نَفْسَهُ فِی الشَّهَواتِ خاضَ فِی الْخَبیثاتِ وَ مَنْ طَغی ضَلَّ عَلی عَمْدٍ بِلا حُجَّةٍ.وَ الْهُوَیْنا عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الْغِرَّةِ وَ الاَْمَلِ وَ الْهَیْبَةِ وَ الْمُماطَـلَةِ؛ وَ ذلِکَ بِاَنَّ الْهَیْبَةَ تَرُدُّ عَنِ الْحَقِّ، وَ الْمُماطَـلَةَ تُفَرِّطُ فِی الْعَمَلِ حَتّی یَقْدَمَ عَلَیهِ الاَْجَلُ، وَ لَوْ لاَ الاَْمَلُ عَلِمَ الاِْنْسانُ حَسَبَ ما هُوَ فیهِ، وَ لَوْ عَلِمَ حَسَبَ مَا هُوَ فیهِ ماتَ خُفاتاً مِنَ الْهَوْلِ وَ الْوَجَلِ، وَ الْغِرَّةَ تَقْصُرُ بِالْمَرْءِ عَنِ الْعَمَلِ.وَ الْحَفیظَةُ عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الْکِبْرِ وَ الْفَخْرِ وَ الْحَمیَّةِ وَ الْعَصَبیَّةِ؛ فَمَنِ اسْتَـکْبَرَ اَدْبَرَ عَنِ الْحَقِّ، وَ مَنْ فَخَرَ فَجَرَ وَ مَنْ حَمیَ اَصَرَّ عَلَی الذُّنوبِ، وَ مَنْ اَخَذَتْهُ الْعَصَبیَّةُ جارَ، فَبِئْسَ الاَْمْرُ اَمْرٌ بَیْنَ اِدْبارٍ وَ فُجورٍ وَ اِصرارٍ وَ جَوْرٍ عَلَی الصِّراطِ.وَ الطَّمَعُ عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: الْفَرَحِ وَ الْمَرَحِ وَ اللَّجاجَةِ وَ التَّـکاثُرِ؛ فَالفَرَحُ مَکْروهٌ عِنْدَ اللّهِ وَ الْمَرَحُ خُیَلاءُ، وَ اللَّجَاجَةُ بَلاءٌ لِمَنِ اضْطَرَّتْهُ اِلی حَمْلِ الاْثامِ، وَ التَّـکاثُرُ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ شَغُلٌ وَ اسْتِبْدالُ الَّذی هُوَ اَدْنی بِالَّذی هُوَ خَیْرٌ. فَذلِکَ النِّفاقُ وَ دَعائُمُهُ وَ شُعَبُهُ؛
امام علی علیه السلام :
نفاق، چهار پایه دارد: هوس، سهل انگاری، خشم و طمع. هوس، خود، چهار شعبه دارد: ستم، تجاوز، شهوت و سرکشی. هر کس ستم کند، گرفتاری هایش زیاد می شود و تنها می مانَد و [دیگران] از کمک به او خودداری می کنند. هر کس تجاوز (زیاده خواهی) کند، مردم از بدی هایش در اَمان نیستند و دلش سالم نمی مانَد و نمی تواند در برابر خواسته های نفسانی اش خویشتنداری کند. هر کس شهوات خود را تعدیل نکند، در پلیدی ها فرو می رود و هر کس سرکشی کند، خودخواسته و بی دلیل، به بی راهه می رود. سهل انگاری نیز چهار شعبه دارد: غفلت، آرزو، ترس و امروز و فردا کردن. و این بدان جهت است که ترس، [انسان را] از حقّ، دور می کند و امروز و فردا کردن، موجب کوتاهی کردن در انجام عمل [صالح] می شود تا اجل به سراغ انسان بیاید (اجل انسان فرا رسد). و آرزو اگر نبود، انسان، حساب کار خود را می دانست و انسان، اگر حساب کار خود را می دانست، از نگرانی و دلهره جان می سپُرد، و غفلت، موجب کم گذاشتن در کار می شود. خشم نیز چهار شعبه دارد: خودبرتربینی، فخرفروشی، غرور و تعصّب. هر کس تکبّر داشته باشد، از [راه] حقّ، منحرف می شود و هر کس فخرفروشی کند، به گناه می افتد و هر کس غرور داشته باشد، بر گناهان اصرار می ورزد (گناهان را تکرار می کند) و هر کس گرفتار تعصّب شود، ستم خواهد کرد. پس چه بد چیزی است آن که نتیجه اش پشت کردن به حقّ باشد و گناه و اصرار بر گناه و انحراف از راه راست را نیز به دنبال بیاورد. طمع نیز چهار شعبه دارد: سرمستی، خوش گذرانی، خیره سری (لجاجت) و ثروت اندوزی. سرمستی، در محضر خداوند، خوشایند نیست و خوش گذرانی، غرور است و خیره سری، بلایی است برای آدمی، که او را به کشیدن بار گناهان، وادار می کند و ثروت اندوزی، سرگرمی و بازی و گرفتاری و جایگزین کردن. چیزی پَست تر (یعنی دنیا) به جای چیزی بهتر (یعنی آخرت) است این بود [شرح] نفاق و پایه ها و شاخه های آن!
کافی، ج 2، ص 393.
اَلنِّفاقُ عَلی اَرْبَعِ دَعائِمَ: عَلَی الْهَوی وَ الْهُوَیْنا وَ الْحَفیظَةِ وَ الطَّمَعِ. فَالْهَوی عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الْبَغْیِ وَ الْعُدْوانِ وَ الشَّهْوَةِ وَ الطُّغْیانِ؛ فَمَنْ بَغی کَثُرَتْ غَوائِلُهُ وَ تُخُلِّیَ مِنْهُ وَ قُصِرَ عَلَیهِ، وَ مَنِ اعْتَدی لَمْ یُؤْمَنْ بَوائِقُهُ وَ لَمْ یَسْلَمْ قَلْبُهُ وَ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَنْ لَمْ یَعْذِلْ نَفْسَهُ فِی الشَّهَواتِ خاضَ فِی الْخَبیثاتِ وَ مَنْ طَغی ضَلَّ عَلی عَمْدٍ بِلا حُجَّةٍ.وَ الْهُوَیْنا عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الْغِرَّةِ وَ الاَْمَلِ وَ الْهَیْبَةِ وَ الْمُماطَـلَةِ؛ وَ ذلِکَ بِاَنَّ الْهَیْبَةَ تَرُدُّ عَنِ الْحَقِّ، وَ الْمُماطَـلَةَ تُفَرِّطُ فِی الْعَمَلِ حَتّی یَقْدَمَ عَلَیهِ الاَْجَلُ، وَ لَوْ لاَ الاَْمَلُ عَلِمَ الاِْنْسانُ حَسَبَ ما هُوَ فیهِ، وَ لَوْ عَلِمَ حَسَبَ مَا هُوَ فیهِ ماتَ خُفاتاً مِنَ الْهَوْلِ وَ الْوَجَلِ، وَ الْغِرَّةَ تَقْصُرُ بِالْمَرْءِ عَنِ الْعَمَلِ.وَ الْحَفیظَةُ عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الْکِبْرِ وَ الْفَخْرِ وَ الْحَمیَّةِ وَ الْعَصَبیَّةِ؛ فَمَنِ اسْتَـکْبَرَ اَدْبَرَ عَنِ الْحَقِّ، وَ مَنْ فَخَرَ فَجَرَ وَ مَنْ حَمیَ اَصَرَّ عَلَی الذُّنوبِ، وَ مَنْ اَخَذَتْهُ الْعَصَبیَّةُ جارَ، فَبِئْسَ الاَْمْرُ اَمْرٌ بَیْنَ اِدْبارٍ وَ فُجورٍ وَ اِصرارٍ وَ جَوْرٍ عَلَی الصِّراطِ.وَ الطَّمَعُ عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: الْفَرَحِ وَ الْمَرَحِ وَ اللَّجاجَةِ وَ التَّـکاثُرِ؛ فَالفَرَحُ مَکْروهٌ عِنْدَ اللّهِ وَ الْمَرَحُ خُیَلاءُ، وَ اللَّجَاجَةُ بَلاءٌ لِمَنِ اضْطَرَّتْهُ اِلی حَمْلِ الاْثامِ، وَ التَّـکاثُرُ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ شَغُلٌ وَ اسْتِبْدالُ الَّذی هُوَ اَدْنی بِالَّذی هُوَ خَیْرٌ. فَذلِکَ النِّفاقُ وَ دَعائُمُهُ وَ شُعَبُهُ؛
امام علی علیه السلام :
نفاق، چهار پایه دارد: هوس، سهل انگاری، خشم و طمع. هوس، خود، چهار شعبه دارد: ستم، تجاوز، شهوت و سرکشی. هر کس ستم کند، گرفتاری هایش زیاد می شود و تنها می مانَد و [دیگران] از کمک به او خودداری می کنند. هر کس تجاوز (زیاده خواهی) کند، مردم از بدی هایش در اَمان نیستند و دلش سالم نمی مانَد و نمی تواند در برابر خواسته های نفسانی اش خویشتنداری کند. هر کس شهوات خود را تعدیل نکند، در پلیدی ها فرو می رود و هر کس سرکشی کند، خودخواسته و بی دلیل، به بی راهه می رود. سهل انگاری نیز چهار شعبه دارد: غفلت، آرزو، ترس و امروز و فردا کردن. و این بدان جهت است که ترس، [انسان را] از حقّ، دور می کند و امروز و فردا کردن، موجب کوتاهی کردن در انجام عمل [صالح] می شود تا اجل به سراغ انسان بیاید (اجل انسان فرا رسد). و آرزو اگر نبود، انسان، حساب کار خود را می دانست و انسان، اگر حساب کار خود را می دانست، از نگرانی و دلهره جان می سپُرد، و غفلت، موجب کم گذاشتن در کار می شود. خشم نیز چهار شعبه دارد: خودبرتربینی، فخرفروشی، غرور و تعصّب. هر کس تکبّر داشته باشد، از [راه] حقّ، منحرف می شود و هر کس فخرفروشی کند، به گناه می افتد و هر کس غرور داشته باشد، بر گناهان اصرار می ورزد (گناهان را تکرار می کند) و هر کس گرفتار تعصّب شود، ستم خواهد کرد. پس چه بد چیزی است آن که نتیجه اش پشت کردن به حقّ باشد و گناه و اصرار بر گناه و انحراف از راه راست را نیز به دنبال بیاورد. طمع نیز چهار شعبه دارد: سرمستی، خوش گذرانی، خیره سری (لجاجت) و ثروت اندوزی. سرمستی، در محضر خداوند، خوشایند نیست و خوش گذرانی، غرور است و خیره سری، بلایی است برای آدمی، که او را به کشیدن بار گناهان، وادار می کند و ثروت اندوزی، سرگرمی و بازی و گرفتاری و جایگزین کردن. چیزی پَست تر (یعنی دنیا) به جای چیزی بهتر (یعنی آخرت) است این بود [شرح] نفاق و پایه ها و شاخه های آن!
کافی، ج 2، ص 393.
۲.۴k
۲۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.