امین داودی( فعال دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی تهران) در مط
امین داودی( فعال دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی تهران) در مطلبی در مورد شهادت شهرام محمدی در سایت خبری تحلیلی عصر قانون نوشته است:
در سفر گر روم بینی یا ختن از دل تو کی رود حب الوطن
روز سه شنبه نهم تیر ماه در ساعت 15 و 45 دقیقه در پی وقوع آتش سوزی در یکی از واحدهای پتروشیمی منطقه مارون ماهشهر در استان خوزستان، «شهرام محمدی» از کارگران شجاع و وطن دوست، در اقدام وصف ناشدنی خود که نمونه برتر شجاعت یک بختیاری ایرانی نژاد است، خود را به آتش زد تا دیگر کارگران را نجات دهد.
این کارگر شجاع بختیاری که اهل شهرستان ایذه استان خوزستان است، پس از مواجهه با این حادثه، با وجود خطرات مرگباری که خود را در مواجهه با آنها می دید، فرار نکرده بلکه خود را به درون آتش انداخت و موفق شد با بستن شیر فلکه اصلی، آتش را مهار کرده و مانع از کشته شدن صدها نفر از کارکنان این پتروشیمی شود. ولی متاسفانه خود دچار آتش شده و بیش از 50درصد بدن وی در آتش سوخت. وی توانست با بستن شیر فلکه اصلی جان صدها و بلکه هزاران کارگر این بخش را نجات دهد. بعد از اقدام شهرام بلافاصله گروه آتش نشانی به محل کار رسیده و آتش باقی مانده را مهار کردند. خوشبختانه بعد از اقدام شجاعانه این جوان وطن دوست هیچ کارگر دیگری دچار حریق نشد و کارگران دیگر در سلامت می باشند. بعد از این حادثه به سرعت وی را به بیمارستان شهید جمران تهران انتقال داده و تحت نظر قرار دادند. ولی متاسفانه سوختگی این کارگرِ فداکاری به شکلی بود که بعد از چند روز وی در تاریخ جمعه 19 تیر ازین سرای خاکی پرکشید و با وطن خود خداحافظی کرد.
شهرام محمدی جوانی شجاع و وطن دوست بود که شجاعت و وطن دوستی این جوان وصف خاص و عام بود و نزد دوستان با این ویژگی ها شهرت داشت : میهن دوستی، پاک سرشتی، نیک خویی ، مردانگی و سرانجام نیز جان خود را در راه نجات صدها و شاید هزاران کارگر ایرانی هم وطن خود فدا کرد.
طبقه کارگر در ایران سالیانی متمادی است که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند. کارگرانی که فشارهای اقتصادی و اصل تحریم ها را به دوش می کشند. تحریم هایی که بدون شک به طور مستقیم روی دوش مردم و طبقه کارگر ایران سنگینی می کند. سیاسیون و طبقات بالای جامعه و افرادی که برای این مردم و این کارگرها تصمیم گیری می کنند خود به طور مستقیم گزندی از این تحریم های اقتصادی نمی بینند و این کارگران ایران هستند که روز و شب درگیر نان شب خود هستند و این تحریم ها را حس می کنند. شهرام محمدی نیز یکی از همین کارگر ها بود. ولی وی با شجاعت و غرور ملی نشان داد که با وجود همه سختی ها، با وجود همه گرفتاری ها، با وجود همه نارضایتی ها از مسئولین و حکومت، باز هم ما عاشق ایران هستیم و حاظریم جان خود را فدای این مردم کنیم. آیا مسئولین و دلواپسان صدای شهرام ها را نمی شنوند؟ آیا نمی شنوند این صدا های شجاعانه را؟ آیا نمی شنوند و عرق شرم و خجالت بر پیشانی آنها جمع نمی شود؟
دیرگاهی است که وقت آن می باشد تا مسولین و سران نظام و دولت تدبیر و امید فکری به حال کارگران ایرانی کرده و با حمایت های خود از این قشر زحمت کش، جواب فداکاری های چندین ساله آنها را بدهند. کارگرانی که بدون شک در بدترین و سخت ترین لحظات اقتصادی تاریخ معاصر ایران با مشکلات متنوع دست و پنجه نرم کرده اند و در مقابل فشار بیگانگان ایستاده اند و کم نمی آورند. شهرام محمدی این درس را به همه ما ها داد که می توان منتقد حکومت و دولت بود و می توان در کنار تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی که گریبان گیر وطن شده باز هم عاشق وطن بود و در راه وطن فداکاری کرد.
بدون شک قشر کارگران ایران به هیچ عنوان نمی بایست شهرام را فراموش کنند و در حافظه تاریخی خود نام شهرام را همیشه همراه خود داشته باشند. شهرام درس اخلاق، شجاعت، هم نوع دوستی و میهن دوستی و ایثار به همگان آموخت. در این روزها از دولت و مسئولین انتظار می رود که فورا نام شهرام را به عنوان یک کارگر شجاع ملی ثبت تاریخ کنند و انتظاری هم که از قشر کارگر ایرانی می رود این می باشد که هیچ وقت شهرام را فراموش نکنند وشهرام را نماد یک کارگر شجاع ایرانی بدانند.
در سفر گر روم بینی یا ختن از دل تو کی رود حب الوطن
روز سه شنبه نهم تیر ماه در ساعت 15 و 45 دقیقه در پی وقوع آتش سوزی در یکی از واحدهای پتروشیمی منطقه مارون ماهشهر در استان خوزستان، «شهرام محمدی» از کارگران شجاع و وطن دوست، در اقدام وصف ناشدنی خود که نمونه برتر شجاعت یک بختیاری ایرانی نژاد است، خود را به آتش زد تا دیگر کارگران را نجات دهد.
این کارگر شجاع بختیاری که اهل شهرستان ایذه استان خوزستان است، پس از مواجهه با این حادثه، با وجود خطرات مرگباری که خود را در مواجهه با آنها می دید، فرار نکرده بلکه خود را به درون آتش انداخت و موفق شد با بستن شیر فلکه اصلی، آتش را مهار کرده و مانع از کشته شدن صدها نفر از کارکنان این پتروشیمی شود. ولی متاسفانه خود دچار آتش شده و بیش از 50درصد بدن وی در آتش سوخت. وی توانست با بستن شیر فلکه اصلی جان صدها و بلکه هزاران کارگر این بخش را نجات دهد. بعد از اقدام شهرام بلافاصله گروه آتش نشانی به محل کار رسیده و آتش باقی مانده را مهار کردند. خوشبختانه بعد از اقدام شجاعانه این جوان وطن دوست هیچ کارگر دیگری دچار حریق نشد و کارگران دیگر در سلامت می باشند. بعد از این حادثه به سرعت وی را به بیمارستان شهید جمران تهران انتقال داده و تحت نظر قرار دادند. ولی متاسفانه سوختگی این کارگرِ فداکاری به شکلی بود که بعد از چند روز وی در تاریخ جمعه 19 تیر ازین سرای خاکی پرکشید و با وطن خود خداحافظی کرد.
شهرام محمدی جوانی شجاع و وطن دوست بود که شجاعت و وطن دوستی این جوان وصف خاص و عام بود و نزد دوستان با این ویژگی ها شهرت داشت : میهن دوستی، پاک سرشتی، نیک خویی ، مردانگی و سرانجام نیز جان خود را در راه نجات صدها و شاید هزاران کارگر ایرانی هم وطن خود فدا کرد.
طبقه کارگر در ایران سالیانی متمادی است که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند. کارگرانی که فشارهای اقتصادی و اصل تحریم ها را به دوش می کشند. تحریم هایی که بدون شک به طور مستقیم روی دوش مردم و طبقه کارگر ایران سنگینی می کند. سیاسیون و طبقات بالای جامعه و افرادی که برای این مردم و این کارگرها تصمیم گیری می کنند خود به طور مستقیم گزندی از این تحریم های اقتصادی نمی بینند و این کارگران ایران هستند که روز و شب درگیر نان شب خود هستند و این تحریم ها را حس می کنند. شهرام محمدی نیز یکی از همین کارگر ها بود. ولی وی با شجاعت و غرور ملی نشان داد که با وجود همه سختی ها، با وجود همه گرفتاری ها، با وجود همه نارضایتی ها از مسئولین و حکومت، باز هم ما عاشق ایران هستیم و حاظریم جان خود را فدای این مردم کنیم. آیا مسئولین و دلواپسان صدای شهرام ها را نمی شنوند؟ آیا نمی شنوند این صدا های شجاعانه را؟ آیا نمی شنوند و عرق شرم و خجالت بر پیشانی آنها جمع نمی شود؟
دیرگاهی است که وقت آن می باشد تا مسولین و سران نظام و دولت تدبیر و امید فکری به حال کارگران ایرانی کرده و با حمایت های خود از این قشر زحمت کش، جواب فداکاری های چندین ساله آنها را بدهند. کارگرانی که بدون شک در بدترین و سخت ترین لحظات اقتصادی تاریخ معاصر ایران با مشکلات متنوع دست و پنجه نرم کرده اند و در مقابل فشار بیگانگان ایستاده اند و کم نمی آورند. شهرام محمدی این درس را به همه ما ها داد که می توان منتقد حکومت و دولت بود و می توان در کنار تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی که گریبان گیر وطن شده باز هم عاشق وطن بود و در راه وطن فداکاری کرد.
بدون شک قشر کارگران ایران به هیچ عنوان نمی بایست شهرام را فراموش کنند و در حافظه تاریخی خود نام شهرام را همیشه همراه خود داشته باشند. شهرام درس اخلاق، شجاعت، هم نوع دوستی و میهن دوستی و ایثار به همگان آموخت. در این روزها از دولت و مسئولین انتظار می رود که فورا نام شهرام را به عنوان یک کارگر شجاع ملی ثبت تاریخ کنند و انتظاری هم که از قشر کارگر ایرانی می رود این می باشد که هیچ وقت شهرام را فراموش نکنند وشهرام را نماد یک کارگر شجاع ایرانی بدانند.
۶.۰k
۲۰ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.