در بازی زندگی
در بازی زندگی
یاد می گیری :
اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه ...
مثل آویختن به طنابی پوسیدست ...
یاد می گیری :
نزدیک ترین ها به تو ...
گاهی می توانند دورترین ها باشند ...
یاد می گیری :
آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی ...
تا بتوانی یک روزی تمام خودت را بغل کنی و بروی ...
و در جاییکه شنیده و فهمیده نشوی نمانی ...
یاد می گیری :
دیوار خوب است ...
سایه درخت مطلوب است ...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست ...
یاد می گیری :
اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه ...
مثل آویختن به طنابی پوسیدست ...
یاد می گیری :
نزدیک ترین ها به تو ...
گاهی می توانند دورترین ها باشند ...
یاد می گیری :
آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی ...
تا بتوانی یک روزی تمام خودت را بغل کنی و بروی ...
و در جاییکه شنیده و فهمیده نشوی نمانی ...
یاد می گیری :
دیوار خوب است ...
سایه درخت مطلوب است ...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست ...
۹۸۱
۱۵ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.