آزادی در جهان بینی الهی و مادی
آزادی در جهان بینی الهی و مادی
تفسیر آزادی بستگی به انسان شناسی و انسان شناسی وابسته به جهان بینی است و با تفاوت در این موارد تفسیر آزادی متعدد و متفاوت میشه...
جهان بینی الهی میگه: جهان دارای مبدا و معاد است و برای انسان وحی و رسالتی آمده وانسان در عین طبیعی بودن، دارای حیثیت وجودی فراطبیعی میباشد و مسافری است که عوالمی رو پشت سرگذاشته و عوالمی رو پیش رودارد و بامرگ نابود نمیشود، بلکه روحش، از عالمی به عالم دیگر منتقل میگردد.
درمقابل بینش جهان بینی مادی است که میگه: جهان هستی چیزی جز همین جهان محسوس مادی نیست و آغاز و انجامی ندارد و زندگی انسان نیز میان میلاد و مرگ خلاصه میشود.
براساس این 2منطق و جهان بینی، 2تفسیر متفاوت درباره آزادی انسان پدید می آید.
کسانی که جهان و انسان را درماده خلاصه میکنند آزادی را همان رهایی مطلق و بی قید وشرط میدانند البته تا آنجا که نسبت به دیگران تعدی نشود. آنان معتقدند آزادی انسان، به معنای توان همه جانبه او در انتخاب هر چیز و از جمله بردگی برای انسان های دیگر است. در نگاه آنان، انسان، آزاد است دین را بپذیرد یا نپذیرد و اگر نپذیرد، هیچ ملامتی بر او نیست زیرا هیچ حقیقتی را از دست نداده است.
اما در مکتب وحی، این رهایی مطلق، به معنای بردگی است، زیرا چنین آزادی مطلقی برای انسان، معلول اسارت او در دست آرزوهاو هوس ها میباشد و او در واقع، هوای درونی اش را پیروی میکند
*(أفرأیت من اتخذ إلهه هواه) آیا دیدی آن کس را که هوس خود را بندگی کرد؟*
بنابراین، اگرچه انسان تکوینا موجودی مجبور نیست، ولی آزادی او، در دایره دین الهی و دستورهای حیات بخش آن است نه فوق آن؛ و هیچ گاه کسی نباید بگوید من حق دارم دین الهی را نپذیرم، زیرا با نپذیرفتن دین خداوند که مطابق با فطرت انسانی اوست، درواقع، از انسانیت و عقل گرایی اش خارج می گردد.
قرآن کریم قلمرو آزادی عقیده را کاملا تبیین کرده و می فرماید:
(فبشر عباد*الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه) (ای پیامبر) مژده ده به آن بندگان من که سخن را میشنوند و از بهترینش تبعیت و پیروی می کنند
سخن احسن را معرفی نموده است:
(ومن أحسن قولا ممن دعا الی الله وعمل صالحا و قال اننی من المسلمین) یعنی سخن چه کسی بهتر از گفتار شخصی است که به سوی خدا فراخوانده، کارنیک را انجام دهد وبگوید:((من از مسلمانانم)).
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بنابراین قرآن کریم تشویق میکند سخنان گوناگون را بشنود و بهتر را برگزیند و سخن برتر را معرفی میکند و انسان را تشویق میکند براساس گرایش فطری خود، به ان سخن بهتر بگرود و مسلمانی باشد که کار نیک میکند و به سوی خداوند دعوت میکند.
اما آیاتی مانند:( انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) که بیانگر آزادی انسان میباشند پیام .انان درباره آزادی تکوینی انسان است نه آزادی تشریعی
راه و چاه از یکدیگر مشخص شده اند و انتخاب هریک به دست شماست زیرا شما مجبور نیستید و درعمل میتوانید هریک از این دورا اختیار کنید اگر راه حق را رفتید، به بهشت و سعادت ابدی خواهید رسید و اگر راه باطل را پیمودید به آتش و جهنم منتهی خواهد شد
نظیر آزادی انسان در انتخاب سم و شهد که تکوینا آزاد است ولی در شریعت و عقل، هرگز آزاد و رها نیست.
تفسیر آزادی بستگی به انسان شناسی و انسان شناسی وابسته به جهان بینی است و با تفاوت در این موارد تفسیر آزادی متعدد و متفاوت میشه...
جهان بینی الهی میگه: جهان دارای مبدا و معاد است و برای انسان وحی و رسالتی آمده وانسان در عین طبیعی بودن، دارای حیثیت وجودی فراطبیعی میباشد و مسافری است که عوالمی رو پشت سرگذاشته و عوالمی رو پیش رودارد و بامرگ نابود نمیشود، بلکه روحش، از عالمی به عالم دیگر منتقل میگردد.
درمقابل بینش جهان بینی مادی است که میگه: جهان هستی چیزی جز همین جهان محسوس مادی نیست و آغاز و انجامی ندارد و زندگی انسان نیز میان میلاد و مرگ خلاصه میشود.
براساس این 2منطق و جهان بینی، 2تفسیر متفاوت درباره آزادی انسان پدید می آید.
کسانی که جهان و انسان را درماده خلاصه میکنند آزادی را همان رهایی مطلق و بی قید وشرط میدانند البته تا آنجا که نسبت به دیگران تعدی نشود. آنان معتقدند آزادی انسان، به معنای توان همه جانبه او در انتخاب هر چیز و از جمله بردگی برای انسان های دیگر است. در نگاه آنان، انسان، آزاد است دین را بپذیرد یا نپذیرد و اگر نپذیرد، هیچ ملامتی بر او نیست زیرا هیچ حقیقتی را از دست نداده است.
اما در مکتب وحی، این رهایی مطلق، به معنای بردگی است، زیرا چنین آزادی مطلقی برای انسان، معلول اسارت او در دست آرزوهاو هوس ها میباشد و او در واقع، هوای درونی اش را پیروی میکند
*(أفرأیت من اتخذ إلهه هواه) آیا دیدی آن کس را که هوس خود را بندگی کرد؟*
بنابراین، اگرچه انسان تکوینا موجودی مجبور نیست، ولی آزادی او، در دایره دین الهی و دستورهای حیات بخش آن است نه فوق آن؛ و هیچ گاه کسی نباید بگوید من حق دارم دین الهی را نپذیرم، زیرا با نپذیرفتن دین خداوند که مطابق با فطرت انسانی اوست، درواقع، از انسانیت و عقل گرایی اش خارج می گردد.
قرآن کریم قلمرو آزادی عقیده را کاملا تبیین کرده و می فرماید:
(فبشر عباد*الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه) (ای پیامبر) مژده ده به آن بندگان من که سخن را میشنوند و از بهترینش تبعیت و پیروی می کنند
سخن احسن را معرفی نموده است:
(ومن أحسن قولا ممن دعا الی الله وعمل صالحا و قال اننی من المسلمین) یعنی سخن چه کسی بهتر از گفتار شخصی است که به سوی خدا فراخوانده، کارنیک را انجام دهد وبگوید:((من از مسلمانانم)).
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه
#شیعه #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بنابراین قرآن کریم تشویق میکند سخنان گوناگون را بشنود و بهتر را برگزیند و سخن برتر را معرفی میکند و انسان را تشویق میکند براساس گرایش فطری خود، به ان سخن بهتر بگرود و مسلمانی باشد که کار نیک میکند و به سوی خداوند دعوت میکند.
اما آیاتی مانند:( انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) که بیانگر آزادی انسان میباشند پیام .انان درباره آزادی تکوینی انسان است نه آزادی تشریعی
راه و چاه از یکدیگر مشخص شده اند و انتخاب هریک به دست شماست زیرا شما مجبور نیستید و درعمل میتوانید هریک از این دورا اختیار کنید اگر راه حق را رفتید، به بهشت و سعادت ابدی خواهید رسید و اگر راه باطل را پیمودید به آتش و جهنم منتهی خواهد شد
نظیر آزادی انسان در انتخاب سم و شهد که تکوینا آزاد است ولی در شریعت و عقل، هرگز آزاد و رها نیست.
۳.۳k
۳۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.