اسلام ایرانیان ۲۶
اسلام ایرانیان ۲۶
آذین میبستهاند و در عیدهای نوروز و مهرگان، مردم شهر در سرور و شادی با ایشان هماهنگ میشدهاند. مقدسی در صفحه 323 احسن التقاسیم راجع به مذهب اهل خراسان میگوید: «در آنجا یهودی بسیار است و مسیحی کم و اصنافی از مجوس در آنجا هستند». مسعودی مورخ اسلامی متوفّی در نیمه اول قرن چهارم که او نیز به ایران مسافرت کرده است و با اینکه ایرانی نیست به تاریخ ایران و آثار ایران علاقه خاصی نشان میدهد در کتاب التنبیه و الاشراف صفحات 91 و 92 از خاندان محترمی از مردم اصطخر نام میبرد که کتاب تاریخ جامعی از دوره ساسانیان در دست داشتهاند و مسعودی از آن کتاب استفاده کرده است. مسعودی حتی نام موبد زمان خود را میبرد. معلوم میشود موبد زردشتیان به اعتبار عده فراوان زردشتی شخصیت ممتازی به شمار میآمده است. مسعودی در جلد اول مروج الذهب صفحه 382 تحت عنوان «فی ذکر الاخبار عن بیوت النیران و غیرها» از آتشکدههای زردشت یاد میکند. از آن جمله از آتشکدهای در «دارابجرد» نام میبرد و میگوید: در این تاریخ که سال 332 هجری است، آن آتشکده موجود است و مجوس آن اندازه که به آتش آن آتشکده احترام میگزارند و آن را تعظیم و تقدیس میکنند، آتش هیچ آتشکده دیگر را چنین تعظیم نمیکنند. اینها همه میرساند که- چنانکه گفتیم- ایرانیان تدریجاً اسلام را پذیرفتهاند و اسلام تدریجاً و مخصوصاً در دورههای استقلال سیاسی ایران بر کیش زرتشتی غلبه کرده است. عجیب این است که زرتشتیان در صدر اسلام که دوره سیادت سیاسی عرب است، آزادی و احترام بیشتری داشتهاند از دورههای متأخرتر که خود ایرانیان حکومت را به دست گرفتهاند. هر اندازه که ایرانیان مسلمان میشدند اقلیت زردشتی وضع نامناسبتری پیدا میکرد، و ایرانیان مسلمان از اعراب مسلمان تعصب بیشتری علیه زردشتیگری ابراز میداشتند و ظاهراً همین تعصبات ایرانیان تازه مسلمان سبب شد که عدهای از زرتشتیان از ایران به هند مهاجرت کردند و اقلیت پارسیان هند را تشکیل دادند. در اینجا بد نیست سخن مستر فرای، نویسنده کتاب میراث باستانی ایران را از صفحه 396 آن کتاب نقل کنیم. او میگوید: «از منابع اسلامی چنین برمیآید که استخر در فارس که یکی از دو کانون
آذین میبستهاند و در عیدهای نوروز و مهرگان، مردم شهر در سرور و شادی با ایشان هماهنگ میشدهاند. مقدسی در صفحه 323 احسن التقاسیم راجع به مذهب اهل خراسان میگوید: «در آنجا یهودی بسیار است و مسیحی کم و اصنافی از مجوس در آنجا هستند». مسعودی مورخ اسلامی متوفّی در نیمه اول قرن چهارم که او نیز به ایران مسافرت کرده است و با اینکه ایرانی نیست به تاریخ ایران و آثار ایران علاقه خاصی نشان میدهد در کتاب التنبیه و الاشراف صفحات 91 و 92 از خاندان محترمی از مردم اصطخر نام میبرد که کتاب تاریخ جامعی از دوره ساسانیان در دست داشتهاند و مسعودی از آن کتاب استفاده کرده است. مسعودی حتی نام موبد زمان خود را میبرد. معلوم میشود موبد زردشتیان به اعتبار عده فراوان زردشتی شخصیت ممتازی به شمار میآمده است. مسعودی در جلد اول مروج الذهب صفحه 382 تحت عنوان «فی ذکر الاخبار عن بیوت النیران و غیرها» از آتشکدههای زردشت یاد میکند. از آن جمله از آتشکدهای در «دارابجرد» نام میبرد و میگوید: در این تاریخ که سال 332 هجری است، آن آتشکده موجود است و مجوس آن اندازه که به آتش آن آتشکده احترام میگزارند و آن را تعظیم و تقدیس میکنند، آتش هیچ آتشکده دیگر را چنین تعظیم نمیکنند. اینها همه میرساند که- چنانکه گفتیم- ایرانیان تدریجاً اسلام را پذیرفتهاند و اسلام تدریجاً و مخصوصاً در دورههای استقلال سیاسی ایران بر کیش زرتشتی غلبه کرده است. عجیب این است که زرتشتیان در صدر اسلام که دوره سیادت سیاسی عرب است، آزادی و احترام بیشتری داشتهاند از دورههای متأخرتر که خود ایرانیان حکومت را به دست گرفتهاند. هر اندازه که ایرانیان مسلمان میشدند اقلیت زردشتی وضع نامناسبتری پیدا میکرد، و ایرانیان مسلمان از اعراب مسلمان تعصب بیشتری علیه زردشتیگری ابراز میداشتند و ظاهراً همین تعصبات ایرانیان تازه مسلمان سبب شد که عدهای از زرتشتیان از ایران به هند مهاجرت کردند و اقلیت پارسیان هند را تشکیل دادند. در اینجا بد نیست سخن مستر فرای، نویسنده کتاب میراث باستانی ایران را از صفحه 396 آن کتاب نقل کنیم. او میگوید: «از منابع اسلامی چنین برمیآید که استخر در فارس که یکی از دو کانون
۸۲۳
۰۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.