روزی مسلمانی به خانه یک مسیحی رفت.
روزی مسلمانی به خانه یک مسیحی رفت.
برایش انگور آوردند ، خورد.
برایش شراب آوردند گفت : حرام است.
مسیحی گفت : عجبا از شما مسلمانان که انگور میخورید اما میگویید شراب حرام است در حالیکه این از آن به دست آمده..!
مسلمان گفت : این دختر شما و این زن همسر شماست درست؟
مسیحی گفت : بله!
مسلمان گفت : خدا این را به شما حلال کرده و آن را حرام ، در حالیکه این از آن به دست آمده..!
مسیحی همان جا گفت : اشهد ان لا اله الله...
برایش انگور آوردند ، خورد.
برایش شراب آوردند گفت : حرام است.
مسیحی گفت : عجبا از شما مسلمانان که انگور میخورید اما میگویید شراب حرام است در حالیکه این از آن به دست آمده..!
مسلمان گفت : این دختر شما و این زن همسر شماست درست؟
مسیحی گفت : بله!
مسلمان گفت : خدا این را به شما حلال کرده و آن را حرام ، در حالیکه این از آن به دست آمده..!
مسیحی همان جا گفت : اشهد ان لا اله الله...
۱.۶k
۰۷ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.