در انتظار ظهورت چه رنج ها که کشیدیم برفت عمر و نشد بارور
در انتظار ظهورت چه رنج ها که کشیدیم برفت عمر و نشد بارور درخت امیدم
به یاد دیدن رویت چه ناله ها که نکـردم ز گلستان جمالت گلی دریغ نچـیدم
شبان تیره بسی خون دل زدیده فشانـدم دریغ و درد که جز سوز و ساز هیچ ندیدم
به هر کجا گذر شد سراغ وصل تو جستـم ز فرط شوق لقایت به کوه و دشت دویدم
ز هر که بوی ببردم که ره به سوی تو دارد به عجز ولا به لقای تو را از او طلبیدم
دل شکسته و چشم پر آب و حال پریشـان به یاد وصل تو شاها طمع ز خلق بریدم
شها تو آگهی از سوزش دل من حیران در انتظار لقایت به آرزو نرسیدم
(الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
به یاد دیدن رویت چه ناله ها که نکـردم ز گلستان جمالت گلی دریغ نچـیدم
شبان تیره بسی خون دل زدیده فشانـدم دریغ و درد که جز سوز و ساز هیچ ندیدم
به هر کجا گذر شد سراغ وصل تو جستـم ز فرط شوق لقایت به کوه و دشت دویدم
ز هر که بوی ببردم که ره به سوی تو دارد به عجز ولا به لقای تو را از او طلبیدم
دل شکسته و چشم پر آب و حال پریشـان به یاد وصل تو شاها طمع ز خلق بریدم
شها تو آگهی از سوزش دل من حیران در انتظار لقایت به آرزو نرسیدم
(الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
۱.۳k
۱۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.