جزیره تقدیم به شیدای وجودم...
جزیره تقدیم به شیدای وجودم...
من همون جزیره بودم...
خاکی و صمیمی و گرم...
واسه عشق بازی موج ها...
قامتم یه بستر نرم...
یه عزیز دردونه بودم...
پیش چشم خیس موج ها...
یه نگین سبز خالص...
توی انگشتر دریا...
تا که یک روز تو رسیدی...
توی قلبم پا گذاشتی...
غصه های عاشقی رو...
تو وجودم جا گذاشتی...
زیر رگبار نگاهت...
دلم انگار زیرو رو شد...
برای داشتن عشقت...
همه جونم آرزو شد...
تا نفس کشیدی انگار...
نفسم برید تو سینه...
ابر و باد و دریا گفتن...
حس عاشقی همینه...
اومدی تو سرنوشتم...
بی بهونه پا گذاشتی...
اما تا قایقی اومد...
از منو دلم گذشتی...
رفتی با قایق عشقت...
سوی روشنی فردا...
منو دل اما نشستیم...
چشم به راهت لب دریا...
دیگه رو خاک وجودم...
نه گلی هست نه درختی...
لحظه های بی تو بودن...
می گذره اما به سختی...
دل تنها و غریبم...
داره این گوشه می میره...
ولی حتی وقت مردن...
باز سراغتو می گیره...
می رسه روزی که دیگه...
قعر دریا می شه خونم...
اما تو دریای عشقت...
باز یه گوشه ای می مونم...
من همون جزیره بودم...
خاکی و صمیمی و گرم...
واسه عشق بازی موج ها...
قامتم یه بستر نرم...
یه عزیز دردونه بودم...
پیش چشم خیس موج ها...
یه نگین سبز خالص...
توی انگشتر دریا...
من همون جزیره بودم...
خاکی و صمیمی و گرم...
واسه عشق بازی موج ها...
قامتم یه بستر نرم...
یه عزیز دردونه بودم...
پیش چشم خیس موج ها...
یه نگین سبز خالص...
توی انگشتر دریا...
تا که یک روز تو رسیدی...
توی قلبم پا گذاشتی...
غصه های عاشقی رو...
تو وجودم جا گذاشتی...
زیر رگبار نگاهت...
دلم انگار زیرو رو شد...
برای داشتن عشقت...
همه جونم آرزو شد...
تا نفس کشیدی انگار...
نفسم برید تو سینه...
ابر و باد و دریا گفتن...
حس عاشقی همینه...
اومدی تو سرنوشتم...
بی بهونه پا گذاشتی...
اما تا قایقی اومد...
از منو دلم گذشتی...
رفتی با قایق عشقت...
سوی روشنی فردا...
منو دل اما نشستیم...
چشم به راهت لب دریا...
دیگه رو خاک وجودم...
نه گلی هست نه درختی...
لحظه های بی تو بودن...
می گذره اما به سختی...
دل تنها و غریبم...
داره این گوشه می میره...
ولی حتی وقت مردن...
باز سراغتو می گیره...
می رسه روزی که دیگه...
قعر دریا می شه خونم...
اما تو دریای عشقت...
باز یه گوشه ای می مونم...
من همون جزیره بودم...
خاکی و صمیمی و گرم...
واسه عشق بازی موج ها...
قامتم یه بستر نرم...
یه عزیز دردونه بودم...
پیش چشم خیس موج ها...
یه نگین سبز خالص...
توی انگشتر دریا...
۸.۸k
۰۷ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.