بسی گفتند که دل از عشق برگیر!
بسی گفتند که دل از عشق برگیر!
که: نیرنگ است و افسون است و جادوست...
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است،اما...نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی میگدازد
از این شادم که در هنگامه ی درد
غمی شیرین دلم را می نوازد...
اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناکامی سرآید؛
تو را دارم که مرگم زندگانیست...
که: نیرنگ است و افسون است و جادوست...
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است،اما...نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی میگدازد
از این شادم که در هنگامه ی درد
غمی شیرین دلم را می نوازد...
اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناکامی سرآید؛
تو را دارم که مرگم زندگانیست...
۱.۹k
۰۹ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.