تنهایی خیلی عوضم کرد ...
تنهایی خیلی عوضم کرد ...
از من آدمی ساخت که هیچ وقت نبودم..
گاه آنقدر بی تفاوت میشوم مثل سنگ..
گاه آنقدر حساس میشوم مثل شیشه...
آنقدر با خودم حرف میزنم که برای حرف زدن با دیگران لام تا کام دهنم باز نمیشود..
غذایم را سرد میخورم ..
نهار ها را نصفه شب ..
صبحانه را شام...
ساعت ها به یک آهنگ تکراری گوش میکنم و هیچ وقت اهنگ را حفظ نمیشوم ...
شبها علامت سوالهای فکرم را میشمرم تا خوابم ببرد ...
تنهایی از من آدمی ساخت که دیگر شبیه آدم نیستم...!خدایا ؛یا کسی را به ما نده ... یا اگر میدهی ... دیگر از ما نگیر ... آدمها هم ، هدیه را پس نمیگیرند ...
تو که دیگر خدایی ..!!
از من آدمی ساخت که هیچ وقت نبودم..
گاه آنقدر بی تفاوت میشوم مثل سنگ..
گاه آنقدر حساس میشوم مثل شیشه...
آنقدر با خودم حرف میزنم که برای حرف زدن با دیگران لام تا کام دهنم باز نمیشود..
غذایم را سرد میخورم ..
نهار ها را نصفه شب ..
صبحانه را شام...
ساعت ها به یک آهنگ تکراری گوش میکنم و هیچ وقت اهنگ را حفظ نمیشوم ...
شبها علامت سوالهای فکرم را میشمرم تا خوابم ببرد ...
تنهایی از من آدمی ساخت که دیگر شبیه آدم نیستم...!خدایا ؛یا کسی را به ما نده ... یا اگر میدهی ... دیگر از ما نگیر ... آدمها هم ، هدیه را پس نمیگیرند ...
تو که دیگر خدایی ..!!
۱.۳k
۲۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.