یه بار از دم درِ یه خونه ای رد می شدیم، من بلند بلند با ذ
یه بار از دم درِ یه خونه ای رد می شدیم، من بلند بلند با ذوق
گفتم: وای مامان بیا ببین بوی بابابزرگ میاد اینجا!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مامانم یه پس گردنی زد بهم و گفت:
آبرویزی نکن کصافط ... بوی تریاکه!
گفتم: وای مامان بیا ببین بوی بابابزرگ میاد اینجا!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مامانم یه پس گردنی زد بهم و گفت:
آبرویزی نکن کصافط ... بوی تریاکه!
۲.۷k
۲۴ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.