لیلی نامه
#لیلی_نامه
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَآ آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْکًا عَظِیمًا(004-54)
و در تفسیر عیاشی از حمران از امام باقر (علیه السلام ) روایت کرده که در تفسیر آیه : (فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب ) فرموده : یعنی نبوت ، و در تفسیر (و الحکمه ) فرموده : یعنی فهم و قضا، و در تفسیر جمله : (و آتیناهم ملکا عظیما) فرمود: یعنی وجوب اطاعتشان بر مردم .
مؤ لف قدس سره : مراد آن حضرت از اطاعت همان اطاعتی است که در سایر احادیث هم وجوبش بیان شده ، و در این معانی نیز اخبار بسیاری است ، و در بعضی از آنها طاعت واجب به امامت و خلافت تفسیر شده ، نظیر روایتی که مرحوم کلینی در کافی به سند خود از برید از امام باقر (علیه السلام ) نقل کرده است .
و در تفسیر قمی در ذیل آیه : (ان الّذین کفروا بایاتنا...) گفته است : امام (علیه السلام ) فرموده : منظور از آیات امیرالمؤ منین و ائمه (علیهم السلام ) است .
جریان سقیفه: سخنان زیادی در سقیفه رد و بدل شد. یکی از صحابه مردم را به آرامش دعوت کرد و خطاب به علی (ع) گفت: هرآن چه که از امتیازات و سوابق و فضائل و شایستگی های خود مطرح نمودی، عین حقیقت است، ما آن ها را با گوشهای خود شنیده ایم و به درستی فهمیده ایم و درخاطره های خود حفظ کرده ایم. اما بعد از غدیر خم، کلام دیگری از رسول خدا (ص) به ما رسیده است که حاکی از تغییر رأی و نظر ایشان بوده است و مستند ما برای اقداماتی که انجام داده ایم و بیعتی که از تو می خواهیم کلام آخر رسول خدا (ص) است که بر کلمات قبلی آن حضرت ترجیح و تقدّم دارد، ایشان فرمودند: انّا أهل بیت اصطفانا الله، و اختار لنا الا´خره علی الدنیا، و ان الله لم یکن لیجمع لنا أهل البیت النبوّه و الخلافه؛ خداوند ما اهل بیت را برگزید و در مقابل دنیا آخرت را برای ما انتخاب کرد، خداوند نبوّت و خلافت را برای ما اهل بیت جمع نخواهد کرد (و چون پیامبری و نبوت در خاندان اهل بیت واقع شده است پس خلافت در این خاندان نخواهد بود.)
امیرالمؤمنین (ع) برای ردّ صحّت این سخن، آیه ای از قرآن را تلاوت کردند:
(أم یحسدون النّاس علی ما آتاهم الله من فضله فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب و الحکمه و آتیناهم ملکاً عظیماً)؛ یا این که نسبت به مردم، بر آن چه خدا از فضلش به آنان بخشیده حسد می ورزند؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آن ها قرار دادیم. سپس حضرت در توضیح آیه فرمودند:
فالکتاب النبوّه و الحکمه السّنّه والملک الخلافه و نحن آل ابراهیم (کتاب سلیم بن قیس، ح 4)؛ مراد ازکتاب در این آیه نبوّت است و مراد از حکمت سنّت ها می باشد، و ملک عظیمی که به آل ابراهیم داده شده است خلافت می باشد و مراد از آل ابراهیم نیز ما اهل بیت هستیم که آل رسول خداییم.
همچنین امیرالمؤمنین (ع) مترصّد فرصتی بود که صحیح نبودن حدیث منسوب به پیامبر (ص) را که در مقابل حدیث غدیر عنوان شده بود، روشن سازد، این فرصت در جریان شورای شش نفری پیش آمد. خلیفه دوم در آستانه مرگ شش تن را کاندیدای خلافت نمود و شورایی متشکل از حضرت علی (ع)، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص، عثمان، و عبدالرحمن بن عوف را انتخاب کرد تا از بین خود یک تن را به عنوان خلیفه تعیین نمایند. کسانی که از اوضاع سیاسی اطلاع کافی داشتند به امیرالمؤمنین (ع) پیشنهاد کردند که در این شورا شرکت نکند زیرا به روشنی می دیدند که نتیجه این شورا انتخاب عثمان خواهد بود، و شرکت حضرت در آن رسمیّت بخشیدن به این انتخاب خواهد شد. اما علی (ع) در شورا شرکت کرد و خلاف بودن حدیث مزبور را ثابت نمود.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه این جریان را از زبان عبدالله بن عباس نقل می کند که به علی (ع) عرض کرد: با ترکیب خاصی که عمر برای شورا تعیین کرده حتماً خلافت به عثمان خواهد رسید. حضرت علی (ع) فرمودند:
من نیز می دانم که نتیجه این شورا انتخاب عثمان خواهد بود، اما تصمیم دارم به همراه اعضإ دیگر در شورا شرکت کنم، زیرا عمر با این انتخاب خود اعتراف کرده است که من نیز شایستگی خلافت را دارم. در حالی که قبل از این می گفت که پیامبر (ص) فرموده است: نبوّت و امامت در یک خاندان قابل جمع نیست، ورود من در جمع اعضإ شورا تناقض رفتار آنان را با روایتی که به پیامبر نسبت داده اند روشن خواهد نمود و مردم به حقیقت امر پی خواهند برد.
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَآ آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْکًا عَظِیمًا(004-54)
و در تفسیر عیاشی از حمران از امام باقر (علیه السلام ) روایت کرده که در تفسیر آیه : (فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب ) فرموده : یعنی نبوت ، و در تفسیر (و الحکمه ) فرموده : یعنی فهم و قضا، و در تفسیر جمله : (و آتیناهم ملکا عظیما) فرمود: یعنی وجوب اطاعتشان بر مردم .
مؤ لف قدس سره : مراد آن حضرت از اطاعت همان اطاعتی است که در سایر احادیث هم وجوبش بیان شده ، و در این معانی نیز اخبار بسیاری است ، و در بعضی از آنها طاعت واجب به امامت و خلافت تفسیر شده ، نظیر روایتی که مرحوم کلینی در کافی به سند خود از برید از امام باقر (علیه السلام ) نقل کرده است .
و در تفسیر قمی در ذیل آیه : (ان الّذین کفروا بایاتنا...) گفته است : امام (علیه السلام ) فرموده : منظور از آیات امیرالمؤ منین و ائمه (علیهم السلام ) است .
جریان سقیفه: سخنان زیادی در سقیفه رد و بدل شد. یکی از صحابه مردم را به آرامش دعوت کرد و خطاب به علی (ع) گفت: هرآن چه که از امتیازات و سوابق و فضائل و شایستگی های خود مطرح نمودی، عین حقیقت است، ما آن ها را با گوشهای خود شنیده ایم و به درستی فهمیده ایم و درخاطره های خود حفظ کرده ایم. اما بعد از غدیر خم، کلام دیگری از رسول خدا (ص) به ما رسیده است که حاکی از تغییر رأی و نظر ایشان بوده است و مستند ما برای اقداماتی که انجام داده ایم و بیعتی که از تو می خواهیم کلام آخر رسول خدا (ص) است که بر کلمات قبلی آن حضرت ترجیح و تقدّم دارد، ایشان فرمودند: انّا أهل بیت اصطفانا الله، و اختار لنا الا´خره علی الدنیا، و ان الله لم یکن لیجمع لنا أهل البیت النبوّه و الخلافه؛ خداوند ما اهل بیت را برگزید و در مقابل دنیا آخرت را برای ما انتخاب کرد، خداوند نبوّت و خلافت را برای ما اهل بیت جمع نخواهد کرد (و چون پیامبری و نبوت در خاندان اهل بیت واقع شده است پس خلافت در این خاندان نخواهد بود.)
امیرالمؤمنین (ع) برای ردّ صحّت این سخن، آیه ای از قرآن را تلاوت کردند:
(أم یحسدون النّاس علی ما آتاهم الله من فضله فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب و الحکمه و آتیناهم ملکاً عظیماً)؛ یا این که نسبت به مردم، بر آن چه خدا از فضلش به آنان بخشیده حسد می ورزند؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آن ها قرار دادیم. سپس حضرت در توضیح آیه فرمودند:
فالکتاب النبوّه و الحکمه السّنّه والملک الخلافه و نحن آل ابراهیم (کتاب سلیم بن قیس، ح 4)؛ مراد ازکتاب در این آیه نبوّت است و مراد از حکمت سنّت ها می باشد، و ملک عظیمی که به آل ابراهیم داده شده است خلافت می باشد و مراد از آل ابراهیم نیز ما اهل بیت هستیم که آل رسول خداییم.
همچنین امیرالمؤمنین (ع) مترصّد فرصتی بود که صحیح نبودن حدیث منسوب به پیامبر (ص) را که در مقابل حدیث غدیر عنوان شده بود، روشن سازد، این فرصت در جریان شورای شش نفری پیش آمد. خلیفه دوم در آستانه مرگ شش تن را کاندیدای خلافت نمود و شورایی متشکل از حضرت علی (ع)، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص، عثمان، و عبدالرحمن بن عوف را انتخاب کرد تا از بین خود یک تن را به عنوان خلیفه تعیین نمایند. کسانی که از اوضاع سیاسی اطلاع کافی داشتند به امیرالمؤمنین (ع) پیشنهاد کردند که در این شورا شرکت نکند زیرا به روشنی می دیدند که نتیجه این شورا انتخاب عثمان خواهد بود، و شرکت حضرت در آن رسمیّت بخشیدن به این انتخاب خواهد شد. اما علی (ع) در شورا شرکت کرد و خلاف بودن حدیث مزبور را ثابت نمود.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه این جریان را از زبان عبدالله بن عباس نقل می کند که به علی (ع) عرض کرد: با ترکیب خاصی که عمر برای شورا تعیین کرده حتماً خلافت به عثمان خواهد رسید. حضرت علی (ع) فرمودند:
من نیز می دانم که نتیجه این شورا انتخاب عثمان خواهد بود، اما تصمیم دارم به همراه اعضإ دیگر در شورا شرکت کنم، زیرا عمر با این انتخاب خود اعتراف کرده است که من نیز شایستگی خلافت را دارم. در حالی که قبل از این می گفت که پیامبر (ص) فرموده است: نبوّت و امامت در یک خاندان قابل جمع نیست، ورود من در جمع اعضإ شورا تناقض رفتار آنان را با روایتی که به پیامبر نسبت داده اند روشن خواهد نمود و مردم به حقیقت امر پی خواهند برد.
۳.۳k
۲۶ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.